اولین دشمن اصلی در بازی devill may cry بوده است در اصل ارزو موندوس حکومت بر قلمرو انسانها و شیطاین را داشته و همیشه قصد رسیدن به ارزوهایشرا داشته است.پس از کست ورجیل توسط موندوس.موندوس ورجیل را تبدیل به نیلو انجلو کرد و ورجیل را در صدد برقرار کردن اهدافش مورد استفاده قرار داد.دردویل می کرای موندوس دوباره قصد باز کردن دروازه جهنم را داشته و درپی این قضیه تریش را به ماموریت میفرستد تا دانته را به جزیره مالت(محل گشودن دروازه)بیاوردتا گرددنبند را بدست بیاورد و از شر دانته خلاص شود و به ارزوی نهایی خود یعنی سلطنت بر جهان انسانها برسد.دانته پس از کشتن خدمتکاران موندوس به سراغ خود او میرود.دانته در طی این ماموریت سرنخ های زیادی را بدست می اورده و بسیار ورزیده تر از قبل شده است . پس از شکس موندوس توسط دانته موندوس به دانته میگوید دوباره باز خواهم گشت دانته همان موقع گفت ان موقع فرزند من جلوی تو را خواهد گرفت.در ابتدا موندوس به شکل غیر فعال ظاهر میشود مجسمه ای بزرگ با سه چشم و موهای بلند دیده شده است.ظاهرا هنگامی دانت موندوس را میبیند بسیار خشمگین شده موندوس فعال شده و دانته در فروم شیطانی خود و در طی مبارزه موندوس اشاره ای به مادر دانته میکند و دانته در جواب میگوید خفه شو.موندوس همان لحظه به دانته میگوید چشمان تو کاملا شبیه به اسپاردا شده است وشروع به مبارزه با دانته میکند دانته شهاب سنگ هایی را به طرف موندوس پرتاب میکند و موندوس هم چند تیر به دانته میزند و در نهایت دانته به فوم خود تبدیل میشود و در همان جا موندوس را نابود میکند.ولی موندوس هنوز هم نمرده و دوباره سر راه دانته ظاهر میشود موندوس اینبار یک مجسمه نیست بله یک موجود عجیب و غریب با داشتن هزار چشم و دست!!دانته در اینجا بسیار خسته شده موندوس قصد اخرین ضربه را به دانته داشت تریش زنده شده و قدرت خود را در اختیار دانته میگذارد و از اینجا دانته موندوس را در چاه شیاطین می اندازد.
موندوس یکی از بدترین کاراکتر های DMCو بدترین دشمن دانته به حساب می امده موندوس همان شاهزاده تاریکی هاست و پادشاه دیمین ورلد بوده و قصد داشته تا به هیومن ورلد حمله کند و به موفقیت های خوبی دست یافت اما اسپاردا از کرده خود پشیمان شد و بر علیه سپاه خود یک تنه جنگید وهمه شیاطین را شکست داد و موندوس را هم به اعماق جهنم فرستاد و ان را همان جا زندانی کرد اما موندوس پس از مدتی توانست از زندان خود فرار کند و در صدد انتقام همسر اسپاردا اوا و از پسران اسپاردا یعنی ورجیل را به تباهی بکشاند. موندوس هنوز حرص و طمع داشت و قصد داشت دوباره به دنیا انسانها حمله کند اما با مقاومت دانته روبه رو شد و دانته توانست برای بار دیگر موندوس را در جهنم زندانی کند و هم انون هیچ خبری از موندوس نیست.
پایان.