زمان جاری : شنبه 15 اردیبهشت 1403 - 12:30 قبل از ظهر
نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم






ارسال پاسخ
تعداد بازدید 1009
نویسنده پیام
dante-admin آفلاین


ارسال‌ها : 435
عضویت: 28 /1 /1393
محل زندگی: Demon World
سن: 16
شناسه یاهو: danteclassic22@yahoo.com
تشکرها : 138
تشکر شده : 134
داستان بازی Devil May Cry 1(انگلیسی)


  • خب اینم متن ترجمه بخش اول بازی Devil May Cry 1 میباشد که مدت ها پیش در سایت kombat.ir طراحی کردم امیدوارم از این ترجمه استفاده اش ببرید.




    تصویر: http://s3.picofile.com/file/8212714876/vlcsnap_2015_09_27_15h04m41s1111.jpg
    رابی داستان:دوهزار سال قبل،یه جنگ بین دنیا انسانها و دنیایی دیگر بود،دنیا شیاطین.ولی یه شخص از دنیا شیاطین برای عدالت برخاست و به تنهایی دربرابر این ارتش ایستاد.اسم اون اسپاردا بود.بعد از اون آهسته برروی دنیا انسنان ها حکمرانی کرد و به نگه داشتن هماهنگی تا لحظه مرگش ادامه داد.اون به یه افسانه تبدیل شد،شوالیه تاریکی افسانه ای اسپاردا.
    صحنه عوض میشه و خیابان ها یه شهر نشون میده،ناگهان یه زن از آسمون بر روی زمین می افته و نگاه به سمت مغازه ای که برروش نوشته "شیطان هم میگرید" میکنه.


    تصویر: http://s6.picofile.com/file/8212729342/vlcsnap_2015_09_27_15h17m48s431.jpg
    حالا درون مغازه نشون داده میشه که مردی مشغول حرف زدن با تلفنه.
    مرد:شیطان هم میگرید
    مرد:متاسفم ما ساعت نه میبندیم
    مرد تلفن قطع میکنه و باخودش میگه
    مرد:دوباره هیچ آدرسی،نمیتونی وانمود کنی یه کار واقعی گرفـ..
    ناگهان همون زن در خیابان در با موتور میشکونه


    تصویر: http://s6.picofile.com/file/8212729576/vlcsnap_2015_09_27_15h23m05s1901.jpg
    مرد:وو سرعتت رو کم کن خانوم گوشگل
    زن از موتور پیاده میشه و به سمت مرد میاد
    مرد:خب خب اینجا چی داریم؟حالت تلفنا؟اونا پشت اند.
    زن آروم آروم قدم میره و میگه
    زن:پس تو باید همون مزدوری باشی که هر کار کثیفی رو انجام میده درست میگم؟
    مرد از روی صندلی بلند میشه و شروع به حرف زدن میکنه و شمشیرشو برمیداره


    تصویر: http://s6.picofile.com/file/8212729718/vlcsnap_2015_09_27_15h28m44s1971.jpg
    مرد:تقریبا،من فقط کارهای ویژه رو انجام میدم اگه تو میدونی منظورم چیه.
    زن:تو کسی هستی که مادر و برادرت رو به دست شیطانی بیست سال پیش ازدست دادی.پسر شوالیه تاریکی افسانه ای اسپاردا،آقای دانته
    دانته شروع به حرکت میکنه و شمشیرشو به سمت زن میگیره و میگه
    دانته:خب سبکی که من درموردش فکرمیکنم اینکه در این کار خیلی از نمونهایی مثل تو با اشتیاق میان و اگه من هرکدومشون که میان بکشم نهایتا دیر یا زود باید پولدار بشم.
    زن:در این صورت تو باید به این جور چیزها عادت داشته باشی
    ناگهان زن در دستش برق جریان پیدا میکند و با اون به شمشیر دانته میزنه،و جریان برق دانته رو میگیره،و سپس زن با چند ضربه پا به صورت دانته اونو به سمت میز پرت میکنه و شمشیرشو هم به سمت بدن دانته پرتاب و با جریان برق اونو میزنه


    تصویر: http://s6.picofile.com/file/8212729842/vlcsnap_2015_09_27_15h34m04s701.jpg


    تصویر: http://s6.picofile.com/file/8212729992/vlcsnap_2015_09_27_15h36m14s901.jpg
    زن:هاهاها!تو واقعا پسر شوالیه تاریکی افسانه ای اسپاردا هستی؟بابات بهت یاد نداده چطوری از شمشیر استفاده کنی؟
    ناگهان زن موتورش رو به سمت دانته پرتاب میکند.


    تصویر: http://s6.picofile.com/file/8212730050/vlcsnap_2015_09_27_15h38m59s2141.jpg
    در این لحظه دانته پوزخنده ای میزنه و میگه
    دانته:شمشیر...هاها!وقته شروع کاره پسرا(منظورش تفنگاشه)
    در یک لحظه زمان آهسته شده و موتور به آهستگی جلوی دانته می ایسته و دانته شروع به تیر اندازی به موتور میکند و موتور به سمت خود زن پرتاب میکند و زن نیز جاخالی میدهد ولی روی زمین می افتد و دانته آهسته به سمت زن حرکت میکند.


    تصویر: http://s3.picofile.com/file/8212730142/vlcsnap_2015_09_27_15h40m14s1711.jpg
    دانته:حتی توی زمان بچگی هم من قدرت داشتم،توی من خون شیطانی هست
    زن:چی...قدرت...
    دانته شمشیر از توی شکم خودش بیرون میاره و میگه
    دانته:تو اولین کسی بودی که درباره انتقام گرفتن من چیزی میدونستی و به نظر من دارم نزدیکتر میشم
    دانته تفنگ به سمت زن میگیره و همینطور برای چند لحظه می مونه تا اینکه زن از سرجاش بلند میشه


    تصویر: http://s6.picofile.com/file/8212730250/vlcsnap_2015_09_27_15h44m24s1291.jpg
    زن:ظاهرا که دوره ولی من دشمنت نیستم،اسم من تریشه،من اینجا اومدم تا ازت کمک برای پایان دادن به دنیا شیاطین بخوام
    دانته:چی؟
    زن عینکش رو برمیداره و دانته بسیار تعجب میکنه


    تصویر: http://s6.picofile.com/file/8212730342/vlcsnap_2015_09_27_15h47m09s2421.jpg
    سپس دوربین به سمت قاب عکس مادر دانته نشون میده


    تصویر: http://s3.picofile.com/file/8212730468/vlcsnap_2015_09_27_15h47m17s611.jpg
    صحنه عوض میشه و تریش مشغول توضیح به دانته هست.
    تریش:بیست سال پیش موندوس امپراطور دنیا شیاطین دوباره احیا شد.
    دانته:موندوس
    تریش:بله نیروهای اون به وسیله اسپاردا مهر و موم شده بود،اون داره سعی میکنه یکبار دیگه کنترل دنیا انسان ها رو بدست بیاره،اون داره آماده میشه تا دروازه ای رو در Mallet Island(جزیره چکش)باز کنه.


    تصویر: http://s6.picofile.com/file/8212730534/vlcsnap_2015_09_27_15h51m55s361.jpg
    ناگهان دانته در بزرگی رو با یه ضربه شمشیر باز میکنه،سپس تریش رو به دانته میکنه و میگه
    تریش:قلعه بالای این تخته سنگه،زود باش،بزن بریم
    سپس تریش پرشی بلند میکنه(به گمون باید بالای 100 متر پرید) و بازی ازاینجا شروع میشه


    تصویر: http://s3.picofile.com/file/8212730618/vlcsnap_2015_09_27_15h52m09s1341.jpg
    امیدوارم لذت برده باشید






امضای کاربر :
Ok Yeah Humans's Body Lack The Physical Ability of A Demon,But Humans Possess Something That Demons Don't
برای کمک به یه دوست،من با هرکی میجنگم،مهم نیست چقدر قوی
شنبه 29 خرداد 1395 - 13:34
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 2 کاربر از dante-admin به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: trish & mbn &
trish آفلاین



ارسال‌ها : 649
عضویت: 18 /9 /1393
محل زندگی: شهر دانته اینا
سن: 16
تشکرها : 176
تشکر شده : 107
پاسخ : 1 RE داستان بازی Devil May Cry 1(انگلیسی)
جالب بود،حالا يه نكته اى رو هم همينجورى بگم كه: همه خانوم ها از آسمون به زمين اومدن خخخ
خودم معنى كل اين دويل 1 رو ميدونم ولى چون فارسى ساز كامپيوترم ضعيفه نميتونم زيرنويسش كنم.
ميدونى كه تريش به معنى روح روشنه و اون تيكه آخر كه تريش تركيد و دانته اومد گفت :من بايد اونى ميشدم كه روح تاريكت رو از نور پر ميكنه.... به خاطر اسمش اينو گفت.من اون تيكه رو دوس داشتم.حالا يه سوال،اون تيكه آخر مبارزه با موندوس،وقتى دانته خسته شده بود اون صداهه اوا بود يا تريش؟همونى كه به دانته گفت:همه چيز روبه راست،تو موفق ميشى...اوا اينو گفت يا تريش؟

امضای کاربر :
چهارشنبه 02 تیر 1395 - 04:08
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
ارسال پاسخ



برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.


پرش به انجمن :


تماس با ما | داستان بازی Devil May Cry 1(انگلیسی) | بازگشت به بالا | پیوند سایتی RSS
آیـــا مــیــدانــیــد