mbn
ارسالها : 767
عضویت: 23 /10 /1393
محل زندگی: TeHrUn kharab shode
سن: 16
شناسه یاهو: خدا بیامرزدش
تشکرها : 100
تشکر شده : 61
|
همه چیز درمورد DmC DevilMayCry
اینم برای اونایی میفرستم که کپی و پیس میکنن و اسکی میرن،پز میان بعد از خودشون مایه نمیزارن،حاضرم نیستن چشماشون رو به حقیقت باز شه.
داستانDMC از چه کتابی الهام گرفته است ؟
در سال 1307 میلادی دانته آلیگیری شاعر ایتالیایی شروع به نوشتن منظومه ای با عنوان کمدی کرد که وی در سروده ی خیالی خود ازجهنم و برزخ و بهشت عبور میکند و نهایتا به دیدار حق تعالی میرود در طول این سفر راهنمای او در دوزخ و برزخ ورژیلیوس شاعریست که چند قرن قبل از دانته زندگی میکرده و در بهشت راهنمای او بئاتریس زن رویاهای اوست. این کتاب پس از چند سال از اولین چاپ خود به عنوان کتابی کلاسیک شناخته شد و اکثر ادبا و فضلا به تحقیق و بررسی درباره ی متون این کتاب پرداختند . اشنایی با کمدی الهی
خود دانته ابتدا این کتاب را تنها کمدی نامیده بود ولی لقب الهی بعد ها به این کتاب تعلق گرفت , این کتاب از این رو کمدی نامیده میشود که در تراژدی ابتدای داستان خوش و پایانش غمناک میباشد ولی کمدی ابتدا موضوعی تاریک دارد ولی در انتها به پایانی خوش ختم میشود, این کتاب سراسر تمثیل و اشاره و نماد است به همین دلیل است که تا به امروز هزاران کتاب در تفسیر هر بیت و مصرع ان نوشته شده است , راهنمای دانته در این سفر الهی ورژیلیوس شاعر لاتینی است که دانته سخت مرید وی بود و تاثیر شاهکار معروف این شاعر((انئیس))در تمام کمدی الهی دیده میشود .
در کتاب کمدی الهی دوزخ و برزخ و بهشت هر کدام شامل ده طبقه اند که عبارتند از : طبقات نه گانه جهنم(به اضافه ی طبقات مقدماتی), طبقات هفت گانه ی برزخ (به اضافه ی جزیره ی برزخ , طبقات مقدماتی ان , بهشت زمینی)و طبقات نه گانه بهشت (به اضافه ی عرش اعلی) . بنابراین دانته 30 طبقه را از اول تا پایان سفر خود می پیماید , اصولا در این کتاب عدد 3 که نماد تثلیث مسیحت و 10 که نماد واحد مقیاس یعنی وحدت است اهمیت خاص دارد , کتاب به سه جلد تقسیم شده و هر جلد سی و سه سرود دارد و هر سرود به صورت بندهای سه بیتی سروده شده .
دوزخ در کمدی الهی
قسمت اول این سفر در زیر زمین و در ظلمات طی میشود , این قسمتی از سفر است که مربوط به دوزخ میشود زیرا دوزخ دانته از زیر قشر زمین آغاز میشود و تا هسته زمین که در آنجا شیطان اقامت دارد ادامه می یابد , آنچه با ماهیت دوزخ دانته سرشته شده است و در واقع تار و پود آنرا ساخته است ناامیدی ابدی از درگاه رحمت الهی است , هر قدر گناه سنگین تر باشد صاحب ان پائین تر می افتد تا جایی که نوبت به یهودا میرسد که از فرط سنگینی گناه در کام شیطان قرار گرفته است .
قانون کلی تاوان , قانون اصلی دوزخ دانته است و محکومین بر همین اساس مجازات میشوند . سخت ترین نوع عذاب در طبقه ی نهم دوزخ روی میدهد که سرمای ابدی و ظلمات مطلق آنرا فراگرفته است که نمادی از انکار کامل عواطف انسانی و محبت و عشق است.
طبقه بندی گناهان در دوزخ دانته طبق نظر فلسفی ارسطو صورت می پذیرد که گناهان را به ((گناهان افراط کاری)) و ((گناهان بذخواهی))تقسیم میکند . گناهان قسمت اول دوزخ گناهانی هستند که اگر جنبه اعتدال در انها رعایت شود فی نفسه گناه نیستند ولی همین که از حد تجاوز کنند و به صورت عادت زندگی در بیایند جرم محسوب میشوند مثل : غریزه جنسی , شکم پرستی , خست , اسراف , خشم و غضب . گناهان قسمت دوم آنهایی هستند که به قصد اضرار صورت میگیرند و به دو دسته گناهان ناشی از زورگویی و تعدی و گناهان ناشی از مکر و حیله تقسیم شده اند .
دوزخ دانته شامل نه طبقه است , به طور کلی پنج طبقه ی اول جهنم که به ان دوزخ علیا گفته میشود خاص گناهانی است که اگر به سوی افراط پیش بروند گناه محسوب میشوند و اینان عبارت است از : بی تکلیفان(طبقه ی اول) , شهوت رانان(طبقه ی دوم ) , شکم پرستان(طبقه ی سوم) , خسیسان و اسرافکاران(طبقه ی چهارم ), تندخویان(طبقه ی پنجم):
از طبقه ی ششم , دوزخ سفلی اغاز میشود که شامل گناهان دسته دوم است که به قصد اضرار صورت میپذیرند و وصاحبان ان مجازات بیشتری را متحمل میشوند این دسته از گناهان در زبان لاتین ex electione مینامند و اینها در مقابل گناهان دسته اول که انرا ex passione مینامند قرار میگیرند .
دسته دوم گناهکاران که شامل دوزخ سفلی است در شهر دیته که مقر اصلی شیطان محسوب میشود قرار دارند , اهل خشونت و حیله گران در طبقات ششم و هفتم جای میگیرند , در طبقه هشتم جهنم که پیچیده ترین طبقه ی دوزخ است و شرح ان غریب به یک ثلث از کتاب دوزخ را در بر میگیرد قوادان , ناموس دزدان , چاپلوسان , مال وقف خواران , غیبگویان , جادوگران , رشوه خواران , ریاکاران قرار دارند.
طبقه نهم , یعنی طبقه ی ظلمات و سرمای مطلق خاص بدترین دوزخیان یعنی خیانت کاران است . اینان کسانی هستند که عواطف و احساسات بشری را نادیده گرفته و پیوند محبت و اعتماد را که باید وصل کننده ابناء بشر باشد بریده و فصل کرده اند بدین جهت جرم خیانت در دوزخ دانته بزرگترین جرم محسوب میشود و افراد این طبقه شامل : خائنین به اصل فرزندی و خویشاوندی , خائنین به وطن و هموطنان , خائنین به اصول میهمان داری و خائنین به ولی نعمت ها هستند , در مرکز طبقه ی نهم است که شیطان بزرگترین مظهر خیانت به خدا جای دارد و گناهکار شماره 2 یهوداست که به حضرت عیسی (علیه السلام) خیانت کرد و جایگاهش به سبب این جرم عظیم در کام شیطان است.
بعد از طبقه ی نهم دوزخ ورژیل و دانته از طول بدن شیطان که مظهر استواری گناه است عبور میکنند تا به برزخ بروند که حد فاصل بین گناه و طهارت است و در انجا خود را با اب توبه و پشیمانی بشویند و با امید به سوی بهشت زمینی رهسپار شوند .
سفر دوزخ دانته همیشه جالبترین قسمت از سه گانه ی کمدی الهی بوده و بیشتر مورد توجه خوانندگان قرار گرفته است . دانته مظهر نوع بشر که در شاهراه زندگی درحال حرکت است و ناگهان خود را در جنگلی تاریک و موحش میبیند (ظلمت خطا و گناهکاری) ,احساس میکند که بی انکه خود بداند از جاده دور افتاده و راه را گم کرده است . اما انجا که ناامید از رستگاری میشود امداد غیبی به کمکش می اید و این نجات به صورت پیر و مرشدی است که باید راهنمای ره گمشدگان باشد و در اینجا ورژیل است که به کمک او می اید . ورژیل در دوزخ نماد عقل و منطق بشری است که از الایش هوی و هوس ها پاک شده است . سپس عقل بشری دست این گناهکار را میگیرد و او را نخست از وادی گناه و ظلمت (دوزخ) و سپس از منزل توبه و پشیمانی (برزخ)میگذراند و عاقبت او را به سر منزل سعادت این جهانی(بهشت زمینی ) میرساند و او را به دست راهنمایی شایسته تر یعنی بئاتریس ( مظهر عشق و صفای الهی ) میسپارد تا وی را از بهشت زمینی به بهشت اسمانی ببرد که مظهر تجرد و صفای مطلق است . این انتقال اختیارات برای ورژیل ضروری ایست چرا که عقل و منطق تا جایی که سعادت زمینی بشر را تامین کند میتواند پیش برود و پس از آن این عروج باید به دست عشق صورت گیرد .
در طرح دوزخ دانته بیش از هر چیزی از میتولوژی یونان و روم قدیم الهام گفته شده است حتی قهرمانان این دوزخ نیز غالبا قهرمانان دوزخ یونانی هستند که تا حدودی تغییر شکل و ماهیت داده اند . در یونان قدیم دوزخ تنها محل اقامتگاه ارواح پس از مرگ بود و بعدها محل ان را زیر زمین قرار دادند و راه ورود به ان را مغاره ها وتنگه هایی باریک در گوشه و کنار زمین دانستند .
برزخ در کمدی الهی
برزخ دانته حد فاصل بین دوزخ و بهشت است و از نظر مفهومی حد فاصل بین گناه و رستگاری یعنی نماینده مرحله توبه و پشیمانی است . برزخ دانته از لحاظ جغرافیایی کوه بلندی است که ان سوی کره ارض , درست در نقطه ی مقابل کوه صهیون که در کنار ان عیسی (علیه السلام) به شهادت رسید قد بر افراشته است . از نظر دانته یعنی طبق فرضیه معروف بطلمیوسی زمین صورت کره ای دارد که به طور ثابت در فضا مستقر است و افلاک بر گرداگرد ان میچرخند . نیمه ی شمالی این کره را ارض مسکون یعنی اروپا و اسیا و افریقا فرا گرفته است و نیمه جنوبی ان به عقیده ی دانته اقیانوسی پهناور است که در ان هیچ خشکی یافت نمیشود . در وسط این اقیانوس یعنی درست وسط قطب جنوب( به فرض اینکه اورشلیم را قطب شمال این کره فرض کنیم )جزیره ای قرار دارد که در وسط ان کوه بسیار بلندی قد برافراشته که از فرط بلندی نوک قله ی آن دیده نمیشود . این همان کوه برزخ است که به یک طبقه ی مقدماتی و هفت طبقه ی اصلی تقسیم میشود و بهشت زمینی روی ان قرار دارد . دانته و ورژیل از طریق کوره راهی که به صورت میان بر از هسته زمین می پیماند به جزیره ی برزخ میرسند .
کوه برزخ شکل مخروطی دارد که هر چه بالاتر میروند کوچکتر میشود . مدخل اصلی برزخ در کوچکی ایست که بر خلاف در ورودی دوزخ که بسیار بزرگ و گشاده بود و هیچ کس مانع ورود به ان نمیشد نگهبانی دارد , در برزخ بسیار کوچک است که از دور به سختی میتوان پی بوجودش برد مفهوم واقعی این اختلاف کاملا روشن است : در گناه همیشه به روی ادمی باز است یعنی آسان میتوان گناه کار شد ولی گذشتن از در رستگاری و صفای روح مشکل است زیرا که در اینجا خویشتن داری و دوری از هوی و هوس های نفسانی لازم است بدین جهت است که بر خلاف دوزخ اینجا پاسبانی دارد و تا به صلاحیت کسی یقین نکند اجازه ورود به او نمیدهد اصل این فکر از انجیل متی باب هفتم گرفته شده است .
باید تذکر داد که در اینجا کلید داری بهشت مستقیما به عهده ی پطرس رسول گذاشته نشده زیرا خود پطرس در اعلی درجه اسمان جا دارد و در عوض به جای او نماینده اش اینکار را با دوکلید طلایی و سیمین( علم و ایمان) انجام میدهد , پس از طی طبقات برزخ دانته و ورژیل وارد بهشت زمینی میشوند که در نوک قله کوه قرار دارد این همان بهشتی ایست که ادم و حوا در اغاز خلقت در ان بسر میبردند ولی وسوسه شیطان باعث اغوای حوا شد و او به همراه ادم از شجره ممنوعه خوردند و به خراب اباد زمین هبوط کردند .
این بهشت زمینی که دانته با استادی فراوان جلال ان را وصف نموده است اخرین منزل سفر این مسافر سرگردان است که روانه دیار جاوید شده است در این بهشت وی برای اولین بار بئاتریس ( بئاتریس معشوق دانته در دنیای واقعی بود که جوانمرگ شد ) محبوبه ی زیبای اسمان نشین خود را میبیند که در اینجا دیگر دلدار زمینی او نیست , بلکه مظهر عشق و ایمان و به تعبیر دقیق تر , مظهر حقیقتیست که از راه مذهب و ایمان متجلی میشود و عقل و ادراک ادمی بی کمک دل و احسان بدان ره نمیتواند برد . از این جهت است که چون بئاتریس پا به میدان میگذارد ورژیل مظهر عقل و استدلال بشری که دانته را در دوزخ و برزخ راهنما بوده است بی سر و صدا جا خالی میکند و بدانجا که تبعیدگاه ابدی اوست یعنی طبقه ی اول دوزخ باز میگردد . این یکی از عالی ترین اشارات سمبولیک کمدی الهی است و طبعا مفهوم ان اینست که عقل و منطق ادمی تا انجا توانایی دارد که وی را از وادی گمراهی و ضلالت بسلامت بگذارند و به او مفهوم خوب و بد را بفهماند و او را به بهشت زمینی یعنی اسودگی روح و فکر برساند ولی از اینجا به بعد کاری از دست عقل ساخته نیست چون پای استدلالیان چوبین است و اینجا دیگر کار , کار عشق است و دل است که مخزن گوهر اسرار است که عقل نامحرم را در ان راهی نیست .
برزخ دانته از نظر معنوی
چنانچه که قبلا گفته شد برزخ همچون دوزخ و بهشت شامل ده طبقه میشود که دانته هفت طبقه ی اصلی را به وسیله ی سنتاچولیا قدیسه معروف مسیحی طی میکند . در برزخ دانته و ورژیل با هفت طبقه از گناهکاران روبرو میشوند که هر کدام در طبقه ای مشخص کفاره میبینند , گناه اینان تقریبا همان گناهانیست که در دوزخ وجود داشت با این تفاوت که دوزخیان تا اخر عمر به سراغ توبه و پشیمانی نرفته بودند و گناهکارانه ترک جهان گفته بودند ولی گناهکاران برزخ کسانی هستند که پیش از مرگ توبه و استغفار کرده اند . این نکته شایان توجه است که گناهان در دوزخ و برزخ عکس یکدیگرند به طور مثال گناه عشق در طبقه ی اول دوزخ و طبقه ی اخر برزخ جای گرفته است ولی گناه مردم ازاری در طبقه ی اخر دوزخ و طبقه ی اول برزخ قرار میگیرد . ولی مهمترین تفاوت بین گناهان دوزخ و برزخ یک فرق فلسفی است که تمام دانته شناسان به ان اذعان کرده اند بدین معنی که طبقه بندی گناهان بر اساس دو نظریه فلسفی صورت گرفته است که یکی از انها نظریه ارسطو(دوزخ) ودیگری نظریه افلاطون(برزخ) است .
در مورد نظریه ارسطو در بخش مربوط به دوزخ توضیح داده ایم اینک به نظریه افلاطون میپردازیم که مبنای تقسیم بندی گناهان در برزخ میباشد که به عکس ارسطو , افلاطون خطایای بشری را ناشی از یک امر واحد یعنی عشق و میل میداند و هر گاهی را زاده ی اختلالی میشمارد که در جریان طبیعی امر عشق یعنی نیرویی که ناظم اصلی کلیه ی حرکات و محرک همه اعمال ماست روی داده است . به عقیده وی این اختلال به سه صورت بروز میکند :
1.عشق به مطلوب بد ( غرور, حسد , خشم و غضب )
2.قصور در عشق ( گناه بی حالی و سهل انگاری)
3.افراط در عشق (خست , شکم پرستی , شهوت رانی)
دانته در کمدی الهی از این دو نظریه استفاده کرده است و دوزخ را با نظریه اخلاق ارسطو و برزخ را با نظریه عشق افلاطون ترسیم کرده است . شک نیست طبقه بندی افلاطونی برزخ بسیار ساده و قابل فهم تر است , اسکریلو یکی از دانته شناسان مهم قرن نوزدهم ایتالیا در کتاب فصلی چند از زندگانی دانته مینویسد :
((ساختمان برزخ مشخص و قابل درک است و فرضیه دلپذیر افلاطونی درباره ی عشق با جنبه ی شاعرانه و زیبای خود جلوه ی بیشتری به طرز فکر معمول در اموزشگاههای مسیحی درباره ی معاصی کبیره بخشیده است و توضیح و تفسیر این گناهان جنبه ی هنری و ذوقی بدان داده است . بالعکس فرضیه لعنتی ارسطو دوزخ را انچنان که هست دوزخی تر و طبقه بندی انرا حتی از انکه شیطان میخواسته پیچیده تر و غامض تر ساخته است ))
یکی از نکات جالب در برزخ این است که در طبقه هفتم که مخصوص نفس پرستی است دانته به فرمان ورژیل به درون اتش میرود و سوزندگی طاقت فرسای اتش برزخ را که کوره ی شیشه گران در مقابل آن خنک می نماید را احساس میکند و این به منزله ی اعترافی از جانب او به گناه نفس پرستی است .
داستان DmC
9000 سال قبل یکی از قوی ترین و زیرک ترین جن ها به نام ماندس قیام کرد تا بشر را تحت کنترل خود بیاورد اما او در این راه تنها نبود , ژنرال و شوالیه ارتش و برادر او یعنی اسپاردا در این هدف به او کمک میکرد اما اسپاردا عاشق فرشته ای به نام ایوا شد و به برادرش پشت کرد . از آمیزش جن و فرشته نسلی قدرتمند بوجود امد که نه فرشته بودند و نه جن ! نسل جدید نیمی فرشته و نیمی جن بودند که به انها نفلیم میگفتند . وقتی ماندس از عشق بین اسپاردا و ایوا و خیانت اسپاردا باخبر میشود نمیتواند بر خشم خود غلبه کند و به خانه ی او حمله میکند و برادرش را تبعید کرده تا برای همیشه شکنجه شود و معشوقه ی برادرش ایوا را به قتل میرساند . اسپاردا قبل از حمله ی ماندس کودکان خود را فراری داده و هر کدام را با شمشیری خاص نشانه گذاری کرده بود . طبق افسانه ها فقط یک نفلیم میتواند پادشاه جن ها یعنی ماندس را به قتل برساند پس دو برادر با یکدیگر متحد میشوند تا انتقام خون مادر و پدر شکنجه شده ی خود را بگیرند .
اشنایی با شخصیت های بازی Dante: شخصیت اصلی داستان [[شیطان نیز میگرید]] که در شهر لیبمو زندگی میکند و چیزی از گذشته اش به خاطر نمی اورد ولی اینبار او شخصیت ژاپنی 4 قسمت قبل نیست بلکه یک جوان انگلیسی است که سازندگان بازی حتی پرچم بریتانیای کبیر را نیز برای تاکید بیشتر روی بازوی چپ کت او قرار داده اند , او با شمشیر Rebellion توسط اسپاردا نشانه گذاری شده است که به گفته ی نینجا تئوری این شمشیر نمادی از شورش و بی نظمی است , دانته از لحاظ شخصیتی در انواع گناهان غوطه ور است او مشروب مینوشد و با روسپی ها همخواب میشود و هدف مشخصی ندارد تا زمانی که ماندس یکی از جن های تحت امر خود را برای کشتن وی به سراغش میفرستد و اینجاست که او با شخصیت Kat که از طرف برادرش فرستاده شده اشنا میشود .
جنی که برای کشتن دانته به سراغ او امده است Hunter و یا به زبان فارسی شکارچی نام دارد که یاد آور سرود اول دوزخ در کتاب کمدی الهیست , زمانی که دانته در کمدی الهی خود را در جنگل تاریک میبیند و ناامید میشود و به سوی تپه ی بلندی میرود تا روزنه ی خورشید به وی برسد در میان راه سه حیوان وحشی : پلنگ , شیر ,گرگ که نماد شهوت و غرور و نفس پرستی هستند مانع رفتن او به بالای تپه میشوند و در همین هنگام ورژیل از طرف بئاتریس به کمک او میاید ... در واقع در بازی [[شیطان نیز میگرید]] هم دانته در اوج گمراهی و غفلت است و شکارچی به سراغ او میاد اما تفاوت اینجاست که در این داستان ورژیل او را نجات نمیدهد بلکه Kat مامور کمک کردن به دانته و نجات او از دست شکارچی است .
Vergil : او برادر دوقلوی دانته و بسیار باهوش و زیرک است , اسپاردا او را با شمشیر Yamato نشانه گذاری کرده است . شمشیر یاماتو یک شمشیر ژاپنی است که نماد اصالت و ملیت و سنت مردم ژاپن است و عموما تصویری که ما از این شمشیر داریم همانیست که در فیلم هایی هالیوودی در دست نینجاها میبینیم , یاماتو نمادی از ارامش است که دقیقا در نقطه ی مقابل شمشیر دانته که نمادی از شورش است قرار میگیرد .
ورژیل گروهی را با عنوان Order تشکیل داده است که این گروه در رسانه ها به عنوان گروه تروریستی به مردم نشان داده میشود. همچنانکه شخصیت ورژیل وقتی در تلویزیون سخنرانی میکند ما را به یاد شخصیت V در فیلم V For Vendetta می اندازد ولی نشان گروه نظم هم بسیار شبیه نشانی است که گروه Anonymouse در دنیای واقعی از ان استفاده میکنند . آنانیموس گروهی ازاد از هکر ها هستند که با حمله به وبسایت ها و شبکه های دولتی و پخش اسناد در فضای مجازی به دنبال ازادی بیان هستند . نمونه ای از فعالیت های گروه آنانیموس در دسامبر سال 2011 اتفاق افتاد این گروه موفق به هک نام و اطلاعات و همچنین کارت های اعتباری هزاران مشتری شرکت استراتفور شد که بعدا این اسناد توسط سایت ویکی لیکس منتشر شد . ورژیل همان وظیفه ای که در کمدی الهی ایفا میکرد را نیز در بازی عهده دار است و و به عنوان راهنمای دانته در بازی شناخته میشود. Kat: مخفف اسم کاترین است , پدر او یک جن بود که هر شب او و مادرش را اذیت میکرد , کت در دنیای واقعی نمیتوانست از دست او فرار کند پس راهی به سوی لیمبو که عالم موازی با دنیای واقعیست پیدا کرد و هر شب به انجا میگریخت تا از دست پدرش در امان باشد در یکی از همین فرارها او با ورژیل ملاقات میکند و به کمک او پدر شیطانی خود را میکشد , حالا او جزئی از گروه نظم میباشد و میخواهد همراه با ورژیل تمامی جن های موجود در لیمبو را از بین ببرد .
توانایی او همین وارد و خارج شدن به عالم موازی لیمبو است که برای یک انسان عادی امری دشوار مینماید . هر چند شخصیت او تمثیلی از بئاتریس در کمدی الهیست و در انتها عشق دانته به اوست که دانته را بر ورژیل پیروز میسازد ولی نام او از قدیسه معروف کاترین اسکندریه گرفته شده است که در 14 سالگی مسیحی شد ( مثل کت که در نوجوانی به گروه نظم پیوست) و دویست نفر را به مسیحیت مشرف کرد , او فرزند پادشاه بت پرست کاستاس و ملکه سابینلا بود که بر اسکندریه حکومت میکردند , او در پی تبلیغات دین مسیح نزد امپراطور روم ماکسنتیوس رفت و او را به مسیحیت فرا خواند ولی پادشاه جمعی از فیلسوفان و متفکرین را در مقابل او قرار داد تا با او مباحثه کنند و او را متقاعد کنند که بت پرستی راه درست بندگی میباشد و مسیری که کاترین جوان میرود اشتباه است ولی در این مباحثه کاترین بر متفکرین غلبه کرد و ماکسنتیوس از دست او عصبانی شد و دستور داد او را شکنجه کنند ولی اسباب شکنجه به طور معجزه اسایی خراب شد پس از این پادشاه دستور داد تا سر کاترین را از سرش جدا کنند .
ستاره ای که در وسط پیشانی کت خالکوبی شده است مکان چشم سوم و یا چاکرای Ajna در سنت dharmic است , محل چاکرای آجنا در پشت ابروست که در مغز قرار میگیرد , معنای آجنا چشم عقل است که وظیفه ی کشف و شهود را به عهده دارد. به همین دلیل است که کت به راحتی میتواند از دنیای واقعی اتفاقات درون لیمبو را شهود کند .
Phineas : فینیاس یک مخترع و پژوهشگر و پیامبر است که توسط ماندس زندانی شده است , اون نیز یک جن است ولی زمانی که دانته در رسیدن به برج رسانه ای Raptor News ناامید میشود , او بوسیله ی چشم مکانیکی اش به دانته کمک میکند و او را با مهم ترین نقطه ی ضعف ماندس یعنی فرزندش آشنا میکند . فینیاس در اساطیر یونانی همان پیرمرد نابینائیست که در حماسه جیسون و آرگونایتها در جزیره ای زندانی شده است و به شرط مقداری غدا قبول میکند که مسیر درست را به جیسون و همراهانش برای یافتن پشم زرین نشان بدهد , همین اتفاق در [[شیطان نیز میگرید]] می افتد ولی این بار فینیاس به جای غذا از دانته چشم مکانیکی ربوده شده اش را میخواهد تا به وی کمک کند که به برج Raptor News برود .
این کمک جادویی در کتاب کمدی الهی توسط یک فرشته به دانته انجام میشود انجایی که در سرود هشتم به شهر دیته اقامت گاه شیطان میرسند و با مقاومت عجیب پاسبان های شهر روبرو میشوند , در این مقطع سفر دانته آلیگیری در دوزخ علیا(قسمت اول دوزخ) به اتمام میرسد و دانته و ورژیل وارد قسمت سفلی میشوند که چهار طبقه ی پایانی جهنم را در بر میگیرد , در این قسمت ورژیل برای اولین بار دست و پای خود را گم میکند و تلویحا به دانته اشاره میکند که برای ورود به شهر به سروش الهی نیازمند هستند که این امداد غیبی در انتهای سرود به صورت فرشته ای به انها نازل میشود و دروازه شهر دیته را میگشاید که از نظر سمبولیک این مقاومت شیطان ها و عجز ورژیل و کمک غیبی نشانگر آنست که انجا که جوهر شر در میان باشد عقل و منطق انسانی کارساز نیست , زیرا عقل بر پایه استدلال است که شیطان را از ان خبری نیست .
آغاز معراج دانته آلیگیری در کتاب کمدی الهی از دوزخ شروع میشود و در طی سفرخود بوسیله ی معرفت نفسی که هر لحظه شناخت بیشتری از آن می یابد خود را به درجات عالی تر معنوی میرساند نکته ی جالب اینجاست که در بازی [[شیطان نیز میگرید]] این پیامبر که از جنس جن است معرفت نفس دیگری را برای دانته رقم میزند چرا که به او کمک میکند به جای معنویات شیطان درون خود را آزاد کند .
معرفت نفس در [[شیطان نیز میگرید]]
در مراحل ابتدایی بازی زمانیکه دانته در خانه پدری به دنبال راز های گمشده گذشته خود است با دو نماد برخورد میکند یکی نماد شمشیرRebellion که به روی سپر اسپاردا حک شده است و دیگری نماد گل رز آبی که در دست مادرش میباشد .
شمشیر Rebellion همان شمشیر اسپارداست که امروز در دستان دانته است , حتی نماد این شمشیر در کمر دانته نیز خالکوبی شده است , گل رز ابی که در دستان مادر دانته است به طور معمول در طبیعت وجود ندارد ولی با اعمال تغییراتی در ساختار رز سفید میتوان گل رز ابی بوجود اورد معنی و مفهوم گل رز ابی در مفهوم شناسی گل ها به معنای راز است . در طول بازی دانته هر وقت به یکی از این نمادها نزدیک میشود دوربین وارد چشم او میشود و به درون او نفوذ میکند , دانته در درون خود کاوش میکند تا زنجیرهایی که به یک مجسمه وصل است را بشکند تا مجسمه بزرگ ازاد شود و به راز درون خود پی ببرد.
در واقع مجسمه فوق نفس دانته است که باید شناخته شود , دانته در یک روند خودشناسی به تنهایی نمیتواند شناخت دقیقی از خود پیدا کند اینجاست که پیامبر شیطانی فینیاس در این سلوک شیطانی به او کمک میکند و دانته را به خود دانته میشناساند انچه که واضح و مبرهن است این نکته است که دانته پس از پاره کردن اخرین زنجیر نفس خود میفهمد که در درونه خود, او یک شیطان است و هیچ چیزی از مادر خود ایوا که یک فرشته بود به ارث نبرده است .
البته در این مرحله از خودشناسی دانته است که ایوا دلیل سفر و مبارزه ی دانته را تشریح میکند و انرا فراتر از انتقام گیری خون خود و اسپاردا میداند که ان شالله در قسمت های بعدی پیام ایوا به دانته را نیز بررسی میکنیم . نکته ی دیگری که باید در سلوک شیطانی دانته مورد بررسی قرار بگیرد این است که برای شیطان درون دانته از کلمه Devil به جای Demon استفاده شده است , Demon همان جن است ولی Devil به معنای روح پلید است , پس دانته د این قسمت از قدرت جن ها که از پدر خود به ارث برده استفاده نمیکند بلکه افسار نفس خود را رها میکند و به حالت Devil Trigger شیفت میشود .
Eva : ایوا مادر دانته و ورجیل است بر خلاف اکثر شخصیت های بازی او یک فرشته است , ایوا یک نام لاتین است که معادل Eve در زبان انگلیسی و حوا در زبان فارسی میباشد . حوا یعنی زندگی بخش و ریشه ی زندگی , او همسر اسپارداست که با هم در باغ Paradise یا باغ بهشت زندگی میکنند .
همان طور که قبلا در داستان [[شیطان نیز میگرید]] اشاره شد 9000 سال قبل داستان عاشقانه ی او و اسپاردا رقم میخورد در فرهنگ غربی از عمر حضرت عیسی تا به امروز 2013 سال میلادی میگذرد و میگویند از طوفان نوح تا تولد حضرت عیسی 1500 سال فاصله است و از آنجا که نوح در سن 950 سالگی ، از طوفان در امان مانده و از طرفی بین حضرت نوح و حضرت آدم 1500 سال بوده ، میتوان محاسبه کرد که حدودا حضرت آدم 9000 هزار سال پیش میزیسته , البته این مسئله قطعی نیست و تنها بر اساس انچه که در کتاب مقدس امده ذکر میشود . در مقابل شخصیت حوا , اسپاردا قرار دارد که در هیچ فرهنگ و زبانی نام وی دارای معنی مشخصی نیست ولی ماهیت وی که یک جن است و در نهایت به گناه عشق به فرشته ای به نام حوا و پشت کردن به برادرش ماندس برای همیشه تبعید و شکنجه میشود ما را به یاد شخصیت پرومته در اساطیر یونانی می اندازد که وقتی زئوس در خواب بود اتش را از وی دزدید و به انسان داد , وقتی زئوس متوجه خیانت پرومته شد او را برای همیشه تبعید و شکنجه کرد , نکته قابل توجه در مورد اسپاردا این است که در این نسخه از بازی ما حتی یکبار هم چهره ی وی را نمیبینیم و این سوال برایمان پیش می اید که چرا اصلی ترین شخصیت داستان در این بازی هویتی نامعلوم دارد ؟ چرا سازندگان بازی چهره ی یک فرشته که موجودی مجرد است را به راحتی تصویر میکنند ولی زمانی که نوبت به جن اصلی که ماهیت پرومته گونه دارد میرسند از تجسم تصویر او عاجزند ؟شاید این مسئله به دلیل هم سنگ بودن پرومته یونانی و لوسیفر توراتی است .
Nephilim نسلی است که از اسپاردا و حوا بوجود آمده است , تنها جایی که به نسل نفلیم ها اشاره شده است کتاب مقدس است که در انجا ازنفلیم ها به عنوان نسلی که از پیوند فرزندان خدا(الوهیم) با انسان ها بوجود امدند و دارای جثه ای بزرگ و تنومند بودند نامبرده شده است و گفته میشود همه ی انها در طوفان نوح از بین رفته اند و فرضیه ای دیگر هست که معقتقدند در نبرد حضرت داوود(علیه السلام) و جالوت , جالوت یک نفلیم بوده است .
اما این چه ربطی دارد به جن ها و فرشتگان ؟ در فرهنگ یهودی و مسیحی فرشتگان دختران خدا هستند و یکی از شرایط به دنیا امدن نفلیم ها این است که یک طرف رابطه فرزندان خدا باشند پس این بار به جای انسان شیطان است که با فرزندان خدا امیزش میکند و نسل قدرتمندی را بوجود میاورد که نه فرشته هستند و نه جن ولی قدرت هر دو نسل را دارند ایاتی که در تورات به نفلیم ها اشاره میکند عبارت است از کتاب پیدایش بخش ششم ایات یک تا چهار :
{{در این زمان که تعداد انسانهای روی زمین زیاد میشد پسران خدا مجذوب دختران زیبا روی انسان ها شدند و هر کدام را که پسندیدند برای خود به زنی گرفتند انگاه خداوند فرمود : روح من همیشه در انسان باقی نخواهد ماند زیرا او موجودیست فانی و نفسانی پس صد و بیست سال به او عمر میدهم تا خود را اصلاح کند . پس از انکه پسران خدا و دختران انسان ها با هم وصلت نمودند مردانی غول اسا از انان به وجود امد . اینان دلاوران معروف دوران قدیم هستند}}
همچنین در کتاب اعداد بخش سیزدهم ایات سی و دو تا سی و چهار :
{{بنابراین گزارش انها منفی و حاکی از ان بود که آن سرزمین آنها را از پای در خواهد اورد .آنها گفتند : اهالی آنجا قوی هیکل هستند . ما در انجا عناقی ها را دیدیم که از نسل مردمان غول پیکر قدیم اند . چنان قد بلندی داشتند که ما در برابرشان همچون ملخ بودیم}}
این قسمت از کتاب اعداد همانست که در قران یهودیان خطاب به حضرت موسی(علیه السلام) میگویند «تو و خدايت به جنگ آنها برويد پس از آنكه پيروز شديد ما وارد خواهيم شد.»
تبیین دوزخ در [[شیطان نیز میگرید]]
همان طور که مشخص شد داستان [[شیطان نیز میگرید]] از کتاب کمدی الهی الهام گرفته است و تقریبا هیچ عاملی را نمیتوان در بازی یافت که در کمدی الهی موجود نباشد. شهر لیبمو توسط یک سرمایه دار بزرگ به نام ماندس اداره میشود , او بوسیله ی کارخانه ی نوشابه سازی Virility , شبکه ی رسانه ای Raptor News , بارهای فحشا , بانک Silver Sacks و شبکه ی جهانی دوربین های امنیتی مردم شهر را کنترل میکند اخرین هدف او بوجود اوردن بدهی عظیم اقتصادی است که با همکاری رئیس جمهور انجام میشود تا وی را تبدیل به پادشاه بی چون و چرای روی زمین کند .
در همین بین گروه Order که توسط ورژیل تشکیل شده است وظیفه ی افشای دولت پشت پرده را دارد تا با اگاه کردن مردم شهر از اهداف سرمایه داران و سیاست مداران مانع تشکیل حکومت شیطانی ماندس بشود .
شهر Limbo کجاست ؟در کتاب کمدی الهی طبقه ی اول جهنم لیبمو نام دارد , این طبقه از جهنم ساخته دانته نیست و و در فقه و اصول کاتولیک سابقه بسیار زیادی دارد طبق احادیث مسیحی limbos جایی است که ارواح کودکان مرده و تعمید نشده در ان به سر میبرند, ارواحی که در این طبقه از دوزخ هستند شکنجه و عذابی نمیبینند ولی تا ابد از داشتن امید محروم هستند , سوای اینکه لیمبو کجاست ؟ باید دید دانته در این قسمت از جهنم چه کسانی را جای داده است ؟
هومر , هوراس , اووید, لوکانو , ورژیل و حتی ابوعلی سینا در کنار افلاطون و ارسطو و سقراط و ابن الرشد در طبقه ی اول دوزخ کمدی الهی قرار دارند جالب توجه این است که صلاح الدین ایوبی نیز در این طبقه از دوزخ است . اما در بازی [[شیطان نیز میگرید]] لیبمو به مثابه عالم موازی است و نمیتوان انرا صرفا به طبقه ی اول جهنم در کتاب کمدی الهی محدود کرد . دانته دربازی باید با استفاده از یک سری مناسک خاص و یا بوسیله ی جن ها وارد دنیای موازی انها بشود در واقع همانطور که قبلا اشاره کردیم لیمبو جهان موازی جن ها است . تمام اتفاقات اصلی نیز در همین عالم لیبمو روی میدهد که تا حدودی نیز بر روی دنیای واقعی تاثیر میگذارد.
اشاره شد که دوزخ در کتاب کمدی الهی شامل دو قسمت است که طبقه ی اول تا پنجم ان دوزخ علیا و از طبقه ی ششم تا نهم دوزخ سفلی نام دارد که شهر دیته اقامتگاه شیطان در قسمت دوم جای میگیرد و و از آنجائیکه دوزخ در زیر زمین قرار دارد دانته و ورژیل مجبور هستند برای رفتن به طبقات بالاتر دوزخ هر چه بیشتر به عمق زمین بروند.
شرکت نوشابه سازی Virility ( دوزخ علیا )
ماندس به وسیله ی نوشابه های این شرکت قسمتی از کنترل خود را بر مردم اعمال میکند چرا که این شرکت مدعی ایست که نوشابه ی انرژی زایی تولید میکند که مصرف کنندگان ان دارای اندام بهتر , توان جنسی بالاتر و زیرکی بیشتری هستند در حالی که این تنها تبلیغی برای فریب مردم ساده لوح میباشد , در تصویر سمت چپ یکی از مصرف کنندگان چاق نوشابه ی مردانگی را میبینید که با مصرف نوشابه ی مردانگی تا به این حد نافرم و چاق شده است . البته جالب اینجاست که محصولات Virility در دنیای واقعی نیز با همین نام و هدف موجود هستند و سازندگان [[شیطان نیز میگرید]] به نوعی انتقاد مستقیم خود را از ساخت چنین محصولاتی ابراز داشته اند .
همان طور که قبلا نیز اشاره شد ساکنین دوزخ در کمدی الهی طبق نظریه اخلاق ارسطو در طبقات مختلف دوزخ جای میگیرند که این مسئله در بازی نیز مشهود است و از همین مدل ارسطویی برای تقسیم بندی گناهان در بازی استفاده شده است , گناهان محکومین در عالم موازی لیمبو به روی دیوارها هک شده است که به ترتیب مصرف گرایی , حماقت , شکم پرستی میباشند .
این نوشابه ها از ادرار جنی به نام Sucubus ساخته میشوند که در اعماق زمین , زیر شرکت Virility زندگی میکند و دانته مجبور میشود برای از بین بردن او به درون حفره ی بسیار عمیقی برود , این همان مسئله ایست که در کمدی الهی مطرح شده و دانته در بازی نیز مجبور است برای درک طبقات بالاتر دوزخ هر چه بیشتر به عمق زمین برود .
Sucubus : در فرهنگ عامه قرون وسطی به جنی گفته میشد که به صورت زنی زیبا به خواب مردان میرفت و با مردان همبستر شده و انها را اغوا میکرد اما در بازنمود های مدرن وی به صورت زنی جذاب و جادوگر نمایان میشود . البته در زبان لاتین به معنای فساد جنسی نیز میباشد که با ماهیت و هدف نوشابه های انرژی زا در بازی بسیار قرابت دارد .
شبکه رسانه ای Raptor News (دوزخ سفلی – شهر دیته و اقامتگاه شیطان )
در کتاب کمدی الهی دانته و ورژیل تا طبقه ی پنجم جهنم را به آسانی طی میکنند ولی زمانی که به شهر دیته میرسند با مقاومت شیاطین روبرو میشوند که مانع ورود انها به قلعه مستحکم دیته میشوند , طبقه ی ششم دوزخ مخصوص کسانی ایست که در دین بدعت بوجود اورده و یا ادعایی خدایی و الحاد کرده اند , البته در بازی خبری از گناهکاران این طبقه نیست و تنها به رئیس این مرحله که یک مجری تلویزیونیست اشاره میشود , رئیس این طبقه از دوزخ که زیر رودخانه در برج مخابراتی خود زندگی میکند تکه کلامی دارد که همیشه در پایان اخبارش از ان استفاده میکند : من دارم کار خدا رو انجام میدم !علاوه بر این پوسترهای وی که در سطح شهرهستند نیز حاوی این جمله میباشند .
وظیفه ی رسانه کنترل ذهن و القای هر گونه پیامی که قرار است به خورد مخاطب داده شود این همان چیزیست که دانته قبل از سقوط خود به درون رودخانه صریحا از آن به عنوان کنترل ذهن نام میبرد و زمانی که او وارد شهر مجازاتگاه(معادل شهر دیته در کمدی الهی) میشود پیامی که به صورت عمومی در انجا پخش میشود را میشنود : }} ماندس به شما اجازه میده تا زندگی کنید پس باید در خدمت اون باشید {{ ...آنچه ما باید از این جمله متوجه بشویم این است که مردم عادی برده ی بدون چون و چرای اربابان قدرت هستند ولی اینکه چرا مجری تلویزیون ادعا میکند که او کار خدا را انجام میدهد به این علت است که خدا تنها کسی است که در این جهان پیامی را برای بشر ارسال کرد تا باید ها و نباید ها را مشخص کند ! خداست که پیامش در غالب کتاب های اسمانی بر پیامبران نازل میشود و جمیع بشر را امر و نهی میکند و تنها هدف افرینش را عبادت میداند , اما در دنیای غربی که خدا مرده است این وظیفه باید به عهده ی رسانه قرار داده شود چرا که انسان هر مقدار که خود را در منجلاب مفاهیمی چون امانیسم و سکولاریسم و ساینتیسم غرق کند نمیتواند منکر این قضیه بشود که اگر خدا را کنار بگذارد باید جایگزینی به جای خدا در ذهن و تفکراتش پیدا کند که به او امر و نهی کند . اگر به دین که روش زندگی الهیست عمل نکند باید خود بندگی جملاتی چون علم خداست یا ذهن خداست را بکند . اکثریت مردم جهان به روشی زندگی میکنند که به آنها هر روز از طریق رسانه یاداوری میشود و این نه به دلیل بی سوادی و یا عوام الناس بودن بلکه به خاطر فطرت عبادی خانواده ی انسان است که نیازمند ان است که به قدرتی برتر لبیک بگوید و آنچه که او میپسندد را انجام دهد , امروزه با گسترش تکنولوژی و فناورهای جدید در جهان میتوان گفت که این قدرت برتر که در نبود خدا در جوامع غربی پیشرفته عرض اندام میکند رسانه است.
دانته در این قسمت از بازی به کمک فینیاس پیامبر شیطانی به درون شهر مجازاتگاه میرود و و قبل از ورود به شهر در طی یک مکاشفه متوجه هدف اصلی و والای خود میشود که از طرف مادرش حوا به او گفته میشود , حوا به او میگوید :
{{now finally you will have that choise...you will have great power...a power that will allow you to forge your own path.that my son is freedom}}
اکنون تو قدرت زیادی داری که به تو اجازه میدهد مسیر خود را بسازی , این قدرت آزادیست .
اینجاست که کلمه ی ازادی در مقابل مفهوم کنترل که از سوی ماندس ارائه میشود قرار میگیرد و دانته متوجه میشود که برای این مسیرسخت تنها توشه ی انتقام کافی نیست و باید برای هدف بزرگتری به جنگ پادشاه شیاطین برود . در کتاب کمدی الهی در این قسمت از سفر دانته آلیگیری پس از مشاهده عجز ورژیل برای ورود به شهر دیته وامداد غیبی که توسط فرشته ای صورت میگیرد متوجه میشود که تنها با سروش الهیست که میتواند بر جوهر شر پیروز شود و بدون کمک الهی رفتن به این مسیر غیر ممکن است در حالی که در بازی [[شیطان نیز میگرید]] او بوسیله ی شیطان درونش که ازاد شده و کلمه ی ازادی , قدرت ورود به شهر مجازاتگاه را پیدا میکند .
رئیس شهر مجری تلویزیونی Bob Barbas است که دانته او را هر روز در تلویزیون میبیند :
چهره ی او بسیار شبیه به تحلیلگر سیاسی شبکه Fox News بیل اریلی است و از طرفی دیگر در کتاب ((کمتر از کلید سلیمان)) که ادعا میشود در زمان حضرت سلیمان (علیه السلام) نوشته شده است در فصل اول از Barbas به عنوان رئیس جمهور جن ها نامبرده میشود که 36 لشکر از جن ها تحت امر او هستند و او پاسخ همه رازهای عالم را میداند و اغلب به صورت یک شیر تجسم میشود, عدد 72 که امروزه در میان پژوهشگران عرصه شیطان شناسی با عنوان عدد قدرت نامبرده میشود هم از این کتاب گرفته شده است و علت نام گذاری این عدد با این عنوان آن است که در فصل اول کتاب که به معرفی جن ها و شرح وظایف آنها میپردازد تعداد جن های قدرتمند را 72 میداند .
نکته ی حائظ اهمیت آن است که چگونه به سازندگان یک بازی کامپیوتری اجازه داده میشود اینطور آزادانه تمام مبانی غرب را با مصداق هایی از دنیای واقعی به تیغ نقد بکشانند و حتی یک قدم پا را فراتر نهاده و انها را شیاطینی خطاب کند که میخواهند یوغ بردگی را به گردن نسل انسان انداخته و حکومت شیطان را روی زمین بنا نهند ! این همان مسئله ایست که میخواهیم در طول این تحلیل برای ان پاسخی بیابیم .
امضای کاربر : ما همه شنگولیم
|
|