زمان جاری : شنبه 29 اردیبهشت 1403 - 11:58 قبل از ظهر
نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم






ارسال پاسخ
trish آفلاین



ارسال‌ها : 649
عضویت: 18 /9 /1393
محل زندگی: شهر دانته اینا
سن: 16
تشکرها : 176
تشکر شده : 107
پاسخ : 12 RE (بازگشت ورجیل)قسمت سوم:مرد ناشناس
قسمت ششم(دانته.نرو و تریش در مقابل ورجیل)
خونه نرو:
کیریه:لیدی جان عزیزم.یادته گفتی دانته موقع جنگیدن با شیاطین موتورت رو منفجر کرد؟
لیدی:آره.عجب موتور خوشگلی بود.ولی از قصد اینکارو نکردا.
کیریه:اشکال نداره.دنبالم بیا.
کیریه دستشو روی چشمای لیدی می زاره و میبرش بیرون.
کیریه:آماده ای؟
و دستشو از روی چشماش بر میداره
کیریه:سوپرایز
لیدی:وای!نرو برام موتور خریده!؟دستتون درد نکنه.چه موتور باحالیه.حرف نداررره.
کیریه:بیا. اینم سویچش
لیدی:مرسی.خب پس واسه این موتور دعوت من بریم بیرون یه گشتی بزنیم..چیز میز بخریم و بعدش بریم مغازه devil may cry

دنیای شیاطین

تریش بهوش میاد
تریش:اوه بیخیال .ورجیل فرار کرد.یکی از سلاح ها رو هم انگاری برده. لعنتی.حالا من چه جوری برگردم.
تریش اطرافش رو نگاه میکنه
تریش:ای بابا.این ورجیل اصلا حواس درست و حسابی نداره! شمشیر اسپاردا رو جا گذاشته!هاهاها
تریش به سمت شمشیر میره و اونو ور میداره
تریش:روش خون تازست.وای نه!کاری رو کرد که نباید میکرد!باید برگردم.طلسم رو میزنم به شمشیر تا خونی شه.

مغازه devil may cry
نرو با ماشین میرسه
نرو:چی؟چه اتفاقی افتاده؟ چه بلایی سره مغازه اومده؟انکاری دانته اون پشت با یکی درگیره.
نرو به پشت مغازه میره و دانته رو میبینه که داره با ورجیل میجنگه..(خب نرو الان ورجیل رو نمیشناسه.چون هیچ وقت ندیده بودش)
همون لحظه نرو شمشیرش رو در میاره و به ورجیل حمله میکنه.ورجیل با دستش نرو رو نگه میداره و بعد پرتش میکنه.
همون لحظه هم دانته رو باذهنش به زمین میزنه و تیکه های بزرگ شیشه که بعد از نابود کردن مغازه دانته روی زمین افتاده بودن رو توی دست و پای دانته میکنه که نتونه تکون بخوره.
ورجیل سمت دانته میره و پاش رو روی سینه دانته میزاره و شمشیرش رو سمت گردنش میگیره
نرو سریع تفنگش رو در میاره و به ورجیل شلیک میکنه
ورجیل گلوله ها رو با ذهن نگه میداره و به سمت نرو پرت میکنه.نرو دستش رو جلوی صورتش میگیره و گلوله ها به اون می خورن. ورجیل نرو رو نگه میداره و یه سنگ توی سرش میزنه تا بیهوش شه.
ورجیل:عجب رفیق سمجی داریا. خب زود باش طلسم رو رد کن بیاد.
دانته:ای بابا.تو هنوز تو فکره اونی.یه بار خواستی اینکارو بکنی شکست خوردی.آدم از شکست درس میگیره. تو هنوز درس نگرفتی؟همینه تو کلاس همیشه تنبل بودی.
ورجیل:خب.پس یادت باشه خودت اینطور خواستی.
یاماتو رو بالا میبره و می خواد دانته رو بکشه که از پشت بهش برق می خوره.
تریش:آی خوش تیپ.دنبال این میگردی؟
و طلسم رو بهش نشون میده.
تریش:یادت رفته بود شمشیر اسپاردا رو ببری.
ورجیل:طلسم رو بده به من
و به تریش حمله میکنه.

امضای کاربر :
دوشنبه 15 دی 1393 - 16:50
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
trish آفلاین



ارسال‌ها : 649
عضویت: 18 /9 /1393
محل زندگی: شهر دانته اینا
سن: 16
تشکرها : 176
تشکر شده : 107
پاسخ : 13 RE (بازگشت ورجیل)قسمت سوم:مرد ناشناس
حالا حالا ها ادامه داره

امضای کاربر :
دوشنبه 15 دی 1393 - 17:09
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
lade آفلاین



ارسال‌ها : 463
عضویت: 4 /9 /1393
محل زندگی: تهران
سن: 13
تشکرها : 71
تشکر شده : 127
پاسخ : 14 RE (بازگشت ورجیل)قسمت سوم:مرد ناشناس
خيلي عاليه داستانت گلم ادامه بده .سوپر محشره.اصلا عالي

امضای کاربر :
دوشنبه 15 دی 1393 - 17:52
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
 تشکر شده: 1 کاربر از lade به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: trish /
dante-vergil آفلاین



ارسال‌ها : 541
عضویت: 17 /9 /1393
محل زندگی: تورتوگا
سن: 17
تشکرها : 73
تشکر شده : 66
پاسخ : 15 RE (بازگشت ورجیل)قسمت سوم:مرد ناشناس
عالی عالی عالی عالیییبب

امضای کاربر :
سه شنبه 16 دی 1393 - 16:56
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
 تشکر شده: 1 کاربر از dante-vergil به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: trish /
trish آفلاین



ارسال‌ها : 649
عضویت: 18 /9 /1393
محل زندگی: شهر دانته اینا
سن: 16
تشکرها : 176
تشکر شده : 107
پاسخ : 16 RE (بازگشت ورجیل)قسمت سوم:مرد ناشناس
قسمت هفتم(دانته.نرو و تریش در مقابل ورجیل2)

فروشگاه شهر

لیدی:کیریه جان.عزیزم به اندازه کافی خرید کردیم.حالا بیا بریم مغازه دانته.قبوله؟
کیریه:باشه.بریم فقط تو چرا همیشه این موشک اندازت رو باخودت میاری؟ آخه ببین مردم چه جوری دارن نگاهت میکنن!
لیدی:مهم نیست.خب باید خطرات احتمالی رو در نظر گرفت.مثه همونی که پشته سرته.
بعد تفنگش رو در میاره و به شیطانی که پشت سره کیریه بود شلیک کرد.
لیدی:دیدی؟مردم هم داشتن به اون نگاه میکردن. من بیخودی چیزی رو با خودم نمیارم.
کیریه:اوه. خیلی ممنون.بیا زود بریم مغازه.اون کت قرمزه رو واسه دانته خریدم.دروغ گفتم که واسه نروئه
لیدی:وای دستت درد نکنه!دانته 6 ماهه که نمیره لباس بخره.همه پولشو میده جای پیتزا
کیریه:کاری نکردم.

مغازه devil may cry
ورجیل:طلسم رو بده به من.
تریش:خب بیا بگیرش دیگه.
ورجیل سعی میکنه با ذهنش ازش بگیرش.اما نمی تونست.
ورجیل:چرا این لعنتی کار نمیکنه؟
تریش:شرمنده.یه چیزی باخودم اوردم که تا زمانی که همراهم باشه قدرت بقیه سلاح های شیطانی رو وقتی که من اونجاباشم از کار میندازه
ورجیل:خب..از بین بردنش نباید کاره زیاد سختی باشه.همون چیزی که توی دستت گرفتی؟
تریش:آره..بدیش اینه که به هیچ جا بند نمیشه. باید دستت بگیری.
ورجیل:خب من الان از بین میبرم اینو تا دیگه اعصابت خورد نشه.
همون لحظه خیلی سریع با یاماتو اون رو از بین میبره.و بعد با ذهنش طلسم رو از دست تریش میگیره
وریل:اینو کادو دادی به من؟اوه خیلی ممنونم.راستی توی دنیای شیاطین که بودم فهمیدم که بعضی از این شیاطین مغز اون یکی رو میخوره و قدرتش رو کسب میکنه.خب حالا آزمایش میکنم اینو البنه روی تو.
و باذهنش تریش رو زمین میزنه و با حرکت انگشت شروع به بریدن پیشونی تریش میکنه که در همون لحظه تریش یک انفجار الکتریکیه شدید میکنه و خودش و ورجیل و ذانته بیهوش میشن.
همون لحظه لیدی از راه رسید
لیدی:کیریه..تو هم اونو دیدی؟
کیریه:آره.چی بود؟چه بلایی سره مغازتون اومده؟
لیدی:من میرم اون پشت یه سروگوشی آب بدم. تو همینجا بمون.
کیریه:باشه.
لیدی پشت مغازه میره.
لیدی:وای!ورجیل؟؟!!اون اینجا چی کار میکنه؟
لیدی سویچ ماشین نرو رو از جیبش در میاره و بعد بلندش میکنه و میزارش توی ماشین و بقیه رو هم همینطور.
لیدی:خب کیریه...امید وارم که رانندگی بلد باشی.
کیریه:چرا؟
لیدی:چون اگه بلد باشی تو ماشین رو میرونی منم موتور رو ولی اگه نه مجبور میشیم که موتور رو همینجا بزاریم که ورجیل اینطوری رد ماشین رو میگیره و دنبالمون میاد
کیریه:نه..بلد نیستم.
لیدی:آخه چرااااا؟بازم موتورم رو از دست میدم ولی اینبار توسط خودم.سوار شو بریم.
کمی اونور تر لیدی ماشین رو نگه میداره و پیاده میشه و بعد موشک اندازش رو در میاره
لیدی:من دوست داشتم موتور عزیزم.
و با موشک موتورش رو منفجر میکنه

امضای کاربر :
چهارشنبه 17 دی 1393 - 21:36
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
lade آفلاین



ارسال‌ها : 463
عضویت: 4 /9 /1393
محل زندگی: تهران
سن: 13
تشکرها : 71
تشکر شده : 127
پاسخ : 17 RE (بازگشت ورجیل)قسمت سوم:مرد ناشناس
سوپر محشر،عالی،معرکهتصویر: /weblog/file/forum/smiles/25.gif

امضای کاربر :
چهارشنبه 17 دی 1393 - 21:51
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
 تشکر شده: 1 کاربر از lade به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: trish /
dmc آفلاین



ارسال‌ها : 751
عضویت: 15 /6 /1393
محل زندگی: تهران
سن: 12
تشکرها : 104
تشکر شده : 226
پاسخ : 18 RE (بازگشت ورجیل)قسمت سوم:مرد ناشناس
خیلی عالییییییییییییییییییییییییییی

امضای کاربر :
چهارشنبه 17 دی 1393 - 21:54
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
 تشکر شده: 1 کاربر از dmc به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: trish /
lade آفلاین



ارسال‌ها : 463
عضویت: 4 /9 /1393
محل زندگی: تهران
سن: 13
تشکرها : 71
تشکر شده : 127
پاسخ : 19 RE (بازگشت ورجیل)قسمت سوم:مرد ناشناس
لیدی و کیریه چقدر باهم رفیق شدن!

امضای کاربر :
چهارشنبه 17 دی 1393 - 22:03
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
trish آفلاین



ارسال‌ها : 649
عضویت: 18 /9 /1393
محل زندگی: شهر دانته اینا
سن: 16
تشکرها : 176
تشکر شده : 107
پاسخ : 20 RE (بازگشت ورجیل)قسمت سوم:مرد ناشناس
کیریه صمیمیه زیادی

امضای کاربر :
چهارشنبه 17 دی 1393 - 22:25
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
lade آفلاین



ارسال‌ها : 463
عضویت: 4 /9 /1393
محل زندگی: تهران
سن: 13
تشکرها : 71
تشکر شده : 127
پاسخ : 22 RE (بازگشت ورجیل)قسمت سوم:مرد ناشناس
ادامه بده.اگه به همین خوبی ادامه بدی .دست شکسپر رو از پشت میبندی!
یه لقب واست پیدا کردم:سلطان نویسندگان

امضای کاربر :
چهارشنبه 17 دی 1393 - 23:41
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
trish آفلاین



ارسال‌ها : 649
عضویت: 18 /9 /1393
محل زندگی: شهر دانته اینا
سن: 16
تشکرها : 176
تشکر شده : 107
پاسخ : 23 RE (بازگشت ورجیل)قسمت سوم:مرد ناشناس
فددددددددددااااااااااااااااتتتتتتتتتتتتتتتصویر: /weblog/file/forum/smiles/9.gifتصویر: /weblog/file/forum/smiles/9.gifتصویر: /weblog/file/forum/smiles/9.gifتصویر: /weblog/file/forum/smiles/20.gifتصویر: /weblog/file/forum/smiles/8.gifتصویر: /weblog/file/forum/smiles/25.gifتصویر: /weblog/file/forum/smiles/25.gifتصویر: /weblog/file/forum/smiles/22.gif

امضای کاربر :
چهارشنبه 17 دی 1393 - 23:55
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
ارسال پاسخ



برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.


پرش به انجمن :


تماس با ما | (بازگشت ورجیل)قسمت سوم:مرد ناشناس - 2 | بازگشت به بالا | پیوند سایتی RSS
آیـــا مــیــدانــیــد