زمان جاری : شنبه 29 اردیبهشت 1403 - 7:51 قبل از ظهر
نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم






ارسال پاسخ
dmc آفلاین



ارسال‌ها : 751
عضویت: 15 /6 /1393
محل زندگی: تهران
سن: 12
تشکرها : 104
تشکر شده : 226
پاسخ : 24 RE (بازگشت ورجیل)قسمت سوم:مرد ناشناس
بجه ها کلا قاطی کردم چی به چیه انقدر داستان دادید

امضای کاربر :
پنجشنبه 18 دی 1393 - 02:26
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
dante-vergil آفلاین



ارسال‌ها : 541
عضویت: 17 /9 /1393
محل زندگی: تورتوگا
سن: 17
تشکرها : 73
تشکر شده : 66
پاسخ : 25 RE (بازگشت ورجیل)قسمت سوم:مرد ناشناس
قشنگ و زیبا

امضای کاربر :
پنجشنبه 18 دی 1393 - 20:06
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
lade آفلاین



ارسال‌ها : 463
عضویت: 4 /9 /1393
محل زندگی: تهران
سن: 13
تشکرها : 71
تشکر شده : 127
پاسخ : 26 RE (بازگشت ورجیل)قسمت سوم:مرد ناشناس
اره زودتر ادامه اش رو بزار.من منتظرم

امضای کاربر :
جمعه 19 دی 1393 - 16:52
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
dmc آفلاین



ارسال‌ها : 751
عضویت: 15 /6 /1393
محل زندگی: تهران
سن: 12
تشکرها : 104
تشکر شده : 226
پاسخ : 27 RE (بازگشت ورجیل)قسمت سوم:مرد ناشناس
بچه ها من دیوونه شدم

امضای کاربر :
جمعه 19 دی 1393 - 18:48
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
lade آفلاین



ارسال‌ها : 463
عضویت: 4 /9 /1393
محل زندگی: تهران
سن: 13
تشکرها : 71
تشکر شده : 127
پاسخ : 28 RE (بازگشت ورجیل)قسمت سوم:مرد ناشناس
اخي،چرا؟

امضای کاربر :
شنبه 20 دی 1393 - 13:27
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
trish آفلاین



ارسال‌ها : 649
عضویت: 18 /9 /1393
محل زندگی: شهر دانته اینا
سن: 16
تشکرها : 176
تشکر شده : 107
پاسخ : 29 RE (بازگشت ورجیل)قسمت سوم:مرد ناشناس
قسمت هشتم(پسر پدرش رو به یاد میاره)

توی ماشین

لیدی کیریه رو دم خونشون پیاده کرد و راه افتاد.
دانته کم کم بهوش میاد
دانته:آخ....لیدی..خوب شد اومدیا!کاملا به موقع بود
لیدی:می دونم..اون ورجیل چه طور تونست خودشو آزاد کنه؟
دانته:هیس...هیچی نگو.اسم اونو نبر. نرو نباید بفهمه که اون کیه.بعدشم نمیدونم چه طوری. ولی فکر کنم دسته گله تریش باشه.
تریش:آهای!!من کاری نکردم. تقصیر من نبود.
دانته:عه..تو هم بهوش اومدی؟نرو هم داره بهوش میاد.
لیدی:تریش..اگه تقصیر تو نبود پس کاره کیه؟
تریش:اون قیافه خودشو تغییر داده بود و یه اسم دیگه به من گفت.منم گول خوردم و آزادش کردم.
نرو:دانته. اون مرد کی بود؟
دانته: بچه ها نباید توی کاره بزرگترا دخالت کنن.
نرو:چی؟خب بهم بگو.
لیدی:نرو جان.دانته بزرگ ترته ها!حرفشو گوش کن.
نرو:مگه اون کی بود که نمی خواین بهم بگید؟
دانته:یه آقاهه. ولش کن.
نرو:چی رو دارین از من مخفی میکنین؟چرا نباید بدونم که اون کیه؟مگه....
تریش:وای!!لیدی!!
لیدی:چی شده؟
تریش:تو سلاح های شیطانی و طلسم هارو گذاشتی پیشش و اومدی؟
نرو:طلسم؟مگه اونا فقط ماله دانته و......
نرو ساکت میشه.
دانته و لیدی:تریش. گند زدی.
نرو:اون ورجیل..پدر منه؟

امضای کاربر :
شنبه 20 دی 1393 - 15:52
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
 تشکر شده: 1 کاربر از trish به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: catwoman /
trish آفلاین



ارسال‌ها : 649
عضویت: 18 /9 /1393
محل زندگی: شهر دانته اینا
سن: 16
تشکرها : 176
تشکر شده : 107
پاسخ : 30 RE (بازگشت ورجیل)قسمت سوم:مرد ناشناس
ببخشید که این قسمت خیلی کوتاه شدتصویر: /weblog/file/forum/smiles/9.gifتصویر: /weblog/file/forum/smiles/9.gif

امضای کاربر :
شنبه 20 دی 1393 - 17:17
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
lade آفلاین



ارسال‌ها : 463
عضویت: 4 /9 /1393
محل زندگی: تهران
سن: 13
تشکرها : 71
تشکر شده : 127
پاسخ : 31 RE (بازگشت ورجیل)قسمت سوم:مرد ناشناس
کوتاه بود ولي خيييييييللللللللييييي عالللللللييييييي بود.خيييييلللللي

امضای کاربر :
شنبه 20 دی 1393 - 18:44
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
 تشکر شده: 1 کاربر از lade به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: trish /
trish آفلاین



ارسال‌ها : 649
عضویت: 18 /9 /1393
محل زندگی: شهر دانته اینا
سن: 16
تشکرها : 176
تشکر شده : 107
پاسخ : 32 RE (بازگشت ورجیل)قسمت سوم:مرد ناشناس
مررسسسیییی فدات شششم

امضای کاربر :
شنبه 20 دی 1393 - 19:06
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
trish آفلاین



ارسال‌ها : 649
عضویت: 18 /9 /1393
محل زندگی: شهر دانته اینا
سن: 16
تشکرها : 176
تشکر شده : 107
پاسخ : 33 RE (بازگشت ورجیل)قسمت سوم:مرد ناشناس
قسمت نهم(خاطرات نرو)

ورجیل بهوش میاد اطرافش رو میبینه.
ورجیل:لعنتی. دانته طلسم خودشو برده...ولی انگاری یه چیزایی رو اینجا جا گذاشتن..

توی ماشین

لیدی:بابا دانته الان وقت پیتزا نیست!!!من طلسم تو رو از ورجیل گرفتم.خب اون از خداشه که ما یه جا ثابت باشیم که بتونه بیاد بگیرش.
تریش:راست میگه.باید....
دانته:کسی نگفت شماها بیاین.منو نرو میریم.من می خوام با نرو یکم صحبت کنم در این باره.
لیدی:ما نمیتونیم ولت کنیم.
تریش:اییی!عجب ژستی!!!!
لیدی:مشکلی داری؟تو می تونی بری..
تریش:شرمنده..ولی به خاطر جنابعالی ورجیل خیلی راحت و خیلی سریع پیدامون میکنه. چه در حرکت باشیم..چه وایساده باشیم.
لیدی:چه طور؟
دانته:بزارید واسه بعد.حالا بریم پیتزا فروشی.

توی پیتزا فروشی
همه به نرو میگفتن که ورجیل فقط به فکر خودشه.اون می خواد توی جهان هرج و مرج به وجود بیاره فقط واسه این که قدرت بیشتری بگیره.اما نگاهی به بقیه میندازه
نرو:برام مهم نیست..هیچ فرقی نمیکنه. هر هدفی که داشته باشه من ازش محافظت میکنم و بهش کمک میکنم.
دانته:بچه!!!تو که اینجوری نبودی!!
نرو:من به مادرم قول دادم که همیشه حواسم به پدرم باشه. اون همیشه واسه آزاد کردن ورجیل از دنیای شیاطین تلاش میکرد ولی یه روز توی 14 سالگی من شکست خورد و یکی از شیاطین اونو به خونه اورد و به من گفت :حالا مرگ مادرت رو ببین.
وبا بیرحمی خنجرش رو توی قلب مادرم کرد.وقتی رفتم بالای سرش آخرین حرفی که ازش شنیدم این بود:خواهش میکنم پدرت رو آزاد کن....همیشه مراقبش باش خواستش رو هرچی باشه عملی کن......

امضای کاربر :
شنبه 20 دی 1393 - 21:43
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
lade آفلاین



ارسال‌ها : 463
عضویت: 4 /9 /1393
محل زندگی: تهران
سن: 13
تشکرها : 71
تشکر شده : 127
پاسخ : 34 RE (بازگشت ورجیل)قسمت سوم:مرد ناشناس
واي خدا!!!!!!!!!

امضای کاربر :
یکشنبه 21 دی 1393 - 12:58
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
 تشکر شده: 1 کاربر از lade به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: trish /
ارسال پاسخ



برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.


پرش به انجمن :


تماس با ما | (بازگشت ورجیل)قسمت سوم:مرد ناشناس - 3 | بازگشت به بالا | پیوند سایتی RSS
آیـــا مــیــدانــیــد