زمان جاری : شنبه 15 اردیبهشت 1403 - 5:21 قبل از ظهر
نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم






ارسال پاسخ
تعداد بازدید 529
نویسنده پیام
trish آفلاین


ارسال‌ها : 649
عضویت: 18 /9 /1393
محل زندگی: شهر دانته اینا
سن: 16
تشکرها : 176
تشکر شده : 107
(بازگشت ورجیل)قسمت سوم:مرد ناشناس
خونه نرو:

نرو:کیریه.یه توکه پا میرم مغازه دانته و برمیگردم.هدیه لیدی رو بهش بده.
لیدی:هیدیه برای من؟خیلی ممنونم.راضی به زحمت نبودم.
نرو:قابلی نداشت.کیریه من رفتم.
کیریه:باشه عزیزم.برو خیالت راحت.


دنیای شیاطین

تریش با شاهزاده تاریکی می جنگید.
تریش:هی شازده..فکر کنم ناهار یه چیزه سنگین خوردی.آخه خیلی کند داری پیش میری.زود باش دیگه..سریع تر کار کن.
شاهزاده تاریکی:توهینت بخشیده میشه چون آخرین حرف زندگیت بود.
تریش:واقعا؟به نظرت یکم جوون نیستم واسه مردن؟بین خودمون بمونه منو نکشی زنت میشم.آخه کی به جز من حاضر میشه با تو ازدواج کنه؟
شاهزاده تاریکی:دهنت رو ببند. (من نمیدونم شاهزاده تاریکی چه قدرتی از خودش داشته..واسه همین از خودم در میارم.تعجب نکنین اگه جزو قدرت هاش نبود)
شاهزاده تاریکی به تریش لیزر شلیک میکنه..تریش جاخالی میده
تریش:هممممم....هدف گیریت زیاد خوب نیست.من دوس دارم شوهرم هدف گیریش حرف نداشته باشه.مثلا اینجوری
و یه گلوله برقی به سمت شاهزاده تاریکی پرتاب میکنه.
گلوله برقی به سرش می خوره و بینایی و همینطور لیزر هاش از بین میرن.
تریش:دیدی؟خوب بود.اگه یاد نگرفتی الان دوباره بهت نشون میدم.
و دستاش رو با برق قوی میکنه و تفنک هاش رو در میاره و بهش شلیک میکنه و اون رو از بین میبره.
صلاح ها روی زمین میوفتن.
تریش:خیلی ممنون.راضی به زحمتتون نبودم شازده کوچولو.
صلاح هارو ور میداره و می خواد بره که صدایی میشنوه.
تریش:انگاری داره کمک می خواد.صداش چه قدر ضعیفه.
صدای ناشناس:کمک.....کمکم کن.......منو از اینجا بیار بیرون.
تریش روش رو برمیگردونه و یه مرد زخمی رو توی زندان شیاطین میبینه.
تریش:اوخ..اوخ...چه قدر داغونی....اینجا چی کار میکنی؟اسمت چیه؟
مرد ناشناس:منو گروگان گرفتن.اسمم تایرونه.کمکم کن.
تریش:صدات برام خیلی آشناست.....باشه الان میارمت بیرون.
تریش قفل زندان رو با تفنگش میشکنه.همین که مرد آزاد شد به تریش حمله کرد و اون رو روی زمین انداخت و بعد با پشت تفنگ خودش(تریش)تو سرش زد.
مرد ناشناس بلد شد و گفت:خیلی ممنونم خانم خوشگله.
و طلسم مادر دانته رو از لباسش بیرون اورد و توی دستاش فشارش داد.قیافش عوض شد.
تریش:ورجیل...تویی؟ولی چه طور....
ورجیل:درسته خودمم..طلسم مادرمون توی دنیای شیاطین قدرتش دوچندان میشه..هونطور که فهمیدی صدام عوض نمیشه...ولی قیافم چرا.اول می خواستم با تغییر قیافم به شکل شیطان خودم رو آزاد کنم.ولی اونا باور نمیکردن.ولی تو خیلی ساده لوحی و راحت گول خوردی...شب خوش خانم.
و به سمت تریش میره و با میله ای که اونجا افتاده بود توی سرش میزنه...

امضای کاربر :
پنجشنبه 11 دی 1393 - 17:45
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
dante-vergil آفلاین



ارسال‌ها : 541
عضویت: 17 /9 /1393
محل زندگی: تورتوگا
سن: 17
تشکرها : 73
تشکر شده : 66
پاسخ : 1 RE (بازگشت ورجیل)قسمت سوم:مرد ناشناس
خیلییییب باحالهههههههههه

امضای کاربر :
پنجشنبه 11 دی 1393 - 18:34
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
 تشکر شده: 1 کاربر از dante-vergil به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: trish /
lade آفلاین



ارسال‌ها : 463
عضویت: 4 /9 /1393
محل زندگی: تهران
سن: 13
تشکرها : 71
تشکر شده : 127
پاسخ : 2 RE (بازگشت ورجیل)قسمت سوم:مرد ناشناس
اره باحاله خيلي من که خيلي خوشم اومد داستاني که دانته_ورجيل نوشته هم بخون اونم خيلي قشنگه

امضای کاربر :
پنجشنبه 11 دی 1393 - 20:15
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
 تشکر شده: 1 کاربر از lade به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: trish /
dante-admin آفلاین



ارسال‌ها : 435
عضویت: 28 /1 /1393
محل زندگی: Demon World
سن: 16
شناسه یاهو: danteclassic22@yahoo.com
تشکرها : 138
تشکر شده : 134
پاسخ : 3 RE (بازگشت ورجیل)قسمت سوم:مرد ناشناس
این قسمتش واقعا خوب بود فقط به نظرم بهتره برای زیادی نشدن صحفه ها همه رو یک جا بنویس یعنی همه جا همین طوریه.همه داستان توی یه تاپیک و مطلب می نویسن و برای ادمه دادن داستان فقط توی همون تاپیک ادامه اش رو به صورت ارسال پیام یا پاسخ سریع ادامه مطلب می فرستن تو هم خواستی این کار رو کن که بخش داستان ها توی انجمن خیلی شلوغ نشه ولی داستان خیلی خوب بود

امضای کاربر :
Ok Yeah Humans's Body Lack The Physical Ability of A Demon,But Humans Possess Something That Demons Don't
برای کمک به یه دوست،من با هرکی میجنگم،مهم نیست چقدر قوی
پنجشنبه 11 دی 1393 - 20:15
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
 تشکر شده: 1 کاربر از dante-admin به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: trish /
lade آفلاین



ارسال‌ها : 463
عضویت: 4 /9 /1393
محل زندگی: تهران
سن: 13
تشکرها : 71
تشکر شده : 127
پاسخ : 4 RE (بازگشت ورجیل)قسمت سوم:مرد ناشناس
همه تب رمان گرفتن .مدرسه ي ما هم جدا از بقيه نيس الان تو کلاسمون همه دوستام دارن رمان مينويسن.منم يه رمان نوشتم ميزارم تو انجمنچون خيلي قشنگ شده.

امضای کاربر :
پنجشنبه 11 دی 1393 - 21:46
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
trish آفلاین



ارسال‌ها : 649
عضویت: 18 /9 /1393
محل زندگی: شهر دانته اینا
سن: 16
تشکرها : 176
تشکر شده : 107
پاسخ : 5 RE (بازگشت ورجیل)قسمت سوم:مرد ناشناس
قسمت چهارم:آزاد شدن ورجیل از دنیای شیاطین


مفاره dvil may cry:

نرو وارد مغازه میشه.
نرو:سلام دانته.
دانته:سلام بچه.
نرو:دانته.اومدم یاماتو رو بهت بدم.چون سلاح های شیطانی که واسه عروسیم بهم دادی خیلی قوی بود و منم نتونستم چیزی پیدا کنم که به اندازه اون قوی باشه.واسه همین یاماتو رو بهت میدم.
دانته:باشه بچه.بزارش سره میز.
نرو:ایول.برم سه تا پیتزا بگیرم بزنیم تو رگ.
دانته:چرا سه تا؟
نرو:مگه تریش نیست؟
دانته:نه بابا.رفته دنیایه شیاطین.
نرو:چی؟اونجا چی کار میکنه؟
دانته:رفته سلاح های جدید شاهزاده تاریکی رو بگیره.ولی تو همون سه تا رو بگیر.
نرو:سلاح جدید؟چرا کسی بهم چیزی نگفت.
دانته:نمیدونم. من خودمم خبر نداشتم بچه.زود باش برو یتزا ها رو بگیر.من گرسنمه.
نرو:باشه رفتم.سیب زمینی هم می خوری؟
دانته:آره.بگیر می چسبه.
نرو:باشه.چیزی نخور تا برگردم.

دنیای شیاطین

ورجیل:خب انگاری این خانم کوچولو شمشیر پدرم رو هم اورده. همین دیروز یه شیطان یه چیزی درباره ی دروازه بهم گفت. گفت که به شیاطینی که روی زمین هستن خبر دادیم که شمشیر اسپاردا و طلسم برادرت رو بیارن.اگه اونا با خون اسپاردا آمیخته شه دروازه باز میشه.اول برادرت رو می کشیم تا اون شیاطین شمشیر و طلسم رو بهمون برسونه. و بعد نوبت توئه تا وارد دنیای انسان ها شیم.
ولی حتما شکست خوردن. خب وقتشه یه سری به این داداش جونم بزنم.دور از ادبه پیشش نرم. روی شمشیر خون هست فقط باید روی طلسم هم خون بریزم.با همین شمشیر پدرم دستم رو می برم.
ورجیل دستش رو برید و طلسم رو توی دستش کرفت و روی شمشیر گذاشت.دروازه باز میشه
ورجیل:داداش گلم.اومدم

امضای کاربر :
پنجشنبه 11 دی 1393 - 23:29
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
 تشکر شده: 1 کاربر از trish به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: dante-vergil /
dante-vergil آفلاین



ارسال‌ها : 541
عضویت: 17 /9 /1393
محل زندگی: تورتوگا
سن: 17
تشکرها : 73
تشکر شده : 66
پاسخ : 6 RE (بازگشت ورجیل)قسمت سوم:مرد ناشناس
خوبه این بار درستش کردی

امضای کاربر :
جمعه 12 دی 1393 - 14:28
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
 تشکر شده: 1 کاربر از dante-vergil به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: trish /
dmc آفلاین



ارسال‌ها : 751
عضویت: 15 /6 /1393
محل زندگی: تهران
سن: 12
تشکرها : 104
تشکر شده : 226
پاسخ : 7 RE (بازگشت ورجیل)قسمت سوم:مرد ناشناس
خخخخخخخخخخخیلللللللللییییییییییییییییییییی عالیییییییییییییی داستانت جالب تر شد

امضای کاربر :
جمعه 12 دی 1393 - 20:13
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
 تشکر شده: 1 کاربر از dmc به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: trish /
trish آفلاین



ارسال‌ها : 649
عضویت: 18 /9 /1393
محل زندگی: شهر دانته اینا
سن: 16
تشکرها : 176
تشکر شده : 107
پاسخ : 8 RE (بازگشت ورجیل)قسمت سوم:مرد ناشناس
قسمت پنجم:دانته و رجیل

دنیای شیاطین
ورجیل:اوه! سلاح های شیطانیه شاهزاده تاریکی! دستت درد نکنه واسم گرفتیشون تریش خانم.
ورجیل یکی از سلاح هارو که مثله دو تا مچ بند بود رو بلند می کنه.
ورجیل:قدرت کنترل اشیاء با ذهن. هممم...خب بزار با اون صخره بزرگ امتاحانش کنم.
و اون سلاح ها رو به مچش میبنده و دستش رو همینطوری که به سمت صخره دراز کرده بالا می بره.اون صخره همون لحظه بالا میره.
ورجیل:واو! این حرف نداره!
دستش رو مشت میکنه و صخره خورد میشه.
ورجیل:معرکست! همین واسه نفله کردن دانته کافیه.
طلسم رو بر می داره و از دروازه عبور میکنه.
جلوی مغازه devil may cry دروازه باز میشه و ورجیل ازش بیرون میاد.
ورجیل:خب.دانته یه مهمونی خوش آمد گویی باید بر پا کنی.
ورجیل وارد مغازه میشه.
ورجیل:هی دانته.برادرت برگشته.دلت براش تنگ نشده بود؟
دانته همونجور روی صندلی لم داده بود
دانته:چرا.خیلی هم تنگ شده بود.
ورجیل سمت میز میره و یاماتو رو ور میداره.
ورجیل:آه..شمشیرم یاماتو.شایعاتی ازش شنیده بودم.شیاطین خیلی در دربارش حرف میزدن.گفتن که خیلی قویه.
و به دانته حمله میکنه.دانته می پره.
دانته:شایعه نبود. واقعیت داره.می خوای روی من امتحان کنی؟
ورجیل:شاید.ببینم واسه برگشتنم خوشحال نشدی انگاری.
دانته:چرا اتفاقا..به یکی از دوستام هم گفتم 3 تا پیتزا برامون بگیره.(البته قصد اصلیش از 3 تا پیتزا این بود که سومی رو هم خودش می خوره.)
ورجیل:خوبه. دانته می خوام جدید ترین سلاحم رو بهت معرفی کنم.باهاش میتونم با ذهنم اشیاء رو حرکت بدم.
و دانته رو با ذهنش از زمین بلند میکنه و بیرون از مغازه پرتش میکنه.
دانته از زمین بلند میشه.ورجیل از مغازه بیرون میاد.
ورجیل:می دونی چیه دانته؟این سلاح شیطانی رو روی تو امتحان کردم و حالا می خوام یاماتو رو روی مغازت امتحان کنم.خوب نگاه کن.
و با چند ضربه غزه devil may cry رو نابود کرد

امضای کاربر :
شنبه 13 دی 1393 - 17:08
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
 تشکر شده: 1 کاربر از trish به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: lade /
lade آفلاین



ارسال‌ها : 463
عضویت: 4 /9 /1393
محل زندگی: تهران
سن: 13
تشکرها : 71
تشکر شده : 127
پاسخ : 9 RE (بازگشت ورجیل)قسمت سوم:مرد ناشناس
بسي جالب

امضای کاربر :
یکشنبه 14 دی 1393 - 12:49
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
 تشکر شده: 1 کاربر از lade به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: trish /
dante-vergil آفلاین



ارسال‌ها : 541
عضویت: 17 /9 /1393
محل زندگی: تورتوگا
سن: 17
تشکرها : 73
تشکر شده : 66
پاسخ : 10 RE (بازگشت ورجیل)قسمت سوم:مرد ناشناس
خیلی جالب ایده ات عالیه

امضای کاربر :
یکشنبه 14 دی 1393 - 12:59
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
dmc آفلاین



ارسال‌ها : 751
عضویت: 15 /6 /1393
محل زندگی: تهران
سن: 12
تشکرها : 104
تشکر شده : 226
پاسخ : 11 RE (بازگشت ورجیل)قسمت سوم:مرد ناشناس
همینجوری داره باحال تر و باحال تر میشه

امضای کاربر :
یکشنبه 14 دی 1393 - 13:26
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
 تشکر شده: 1 کاربر از dmc به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: trish /
ارسال پاسخ



برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.


پرش به انجمن :


تماس با ما | (بازگشت ورجیل)قسمت سوم:مرد ناشناس | بازگشت به بالا | پیوند سایتی RSS
آیـــا مــیــدانــیــد