زمان جاری : شنبه 29 اردیبهشت 1403 - 11:57 قبل از ظهر
نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم






ارسال پاسخ
trish آفلاین



ارسال‌ها : 649
عضویت: 18 /9 /1393
محل زندگی: شهر دانته اینا
سن: 16
تشکرها : 176
تشکر شده : 107
پاسخ : 46 RE (بازگشت ورجیل)قسمت سوم:مرد ناشناس
نقل قول از lade
من داستانم چطور بود؟خوشتون اومد؟اگه خوب بود بگيد دنباله اش رو هم بنويسم.داستانت عالي عالي عالي عالي عالي عالي ......... هس تريش جونننن

لیدی جون عزیزم..فوق العاده بود...عالی بود...حرف نداشت..تک بود..ادامشو حتما بنویس

امضای کاربر :
سه شنبه 30 دی 1393 - 19:08
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
 تشکر شده: 1 کاربر از trish به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: lade /
lade آفلاین



ارسال‌ها : 463
عضویت: 4 /9 /1393
محل زندگی: تهران
سن: 13
تشکرها : 71
تشکر شده : 127
پاسخ : 47 RE (بازگشت ورجیل)قسمت سوم:مرد ناشناس
ممممممممممرررررررررسسسسسسسييييييييي

امضای کاربر :
سه شنبه 30 دی 1393 - 19:33
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
dante-vergil آفلاین



ارسال‌ها : 541
عضویت: 17 /9 /1393
محل زندگی: تورتوگا
سن: 17
تشکرها : 73
تشکر شده : 66
پاسخ : 48 RE (بازگشت ورجیل)قسمت سوم:مرد ناشناس
ممنونم ولی به هر حال بقیه هم ی نظری بدن

امضای کاربر :
سه شنبه 30 دی 1393 - 21:59
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
trish آفلاین



ارسال‌ها : 649
عضویت: 18 /9 /1393
محل زندگی: شهر دانته اینا
سن: 16
تشکرها : 176
تشکر شده : 107
پاسخ : 49 RE (بازگشت ورجیل)قسمت سوم:مرد ناشناس
قسمت دهم(نرو و ورجیل)

پیتزا فروشی

دانته:بچه. به حرف بزرگ ترات گوش کن.اهه
تریش: مادرت نمی دونست که که ورجیل چی تو سرشه...
لیدی:ورجیل فقط فکر قدرته.تو مثه اون نیستی
نرو:برام فرقی نمیکنه..من زیر قولی که به مادرم دادم نمیزنم..هرگز..حتی به خاطرش حاضرم با شماها هم بجنگم.
و شمشیرش رو در میاره
دانته:بچه..الان وقته بازی نیست. برو بیرون با خودت بازی کن.بدو
تریش:بیخیال باو..حوصله ندارم الان. بگیر بشین
لیدی:راست میگه..بشین سره جات
اما نرو بهشون حمله کرد

طرفی دیگر

ورجیل:این چیه اینجا؟یه وسیله شیطانیه!همممم...یه دروازه باز میشه که منو هرجا بخوام میبره..پس من به دانته فکر میکنم..
چند لحظه بعد دروازه باز میشه.

پیتزا فروشی

دانته:بچه..چرا یهو خل شدی؟
لیدی:حالت خوب نیست؟
تریش:فازت چیه؟
نرو:ساکت شین..
همون لحظه یه دروازه اونجا باز میشه و ورجیل ازش بیرون میاد...
ورجیل:خب..ازت بعید نبود توی پیتزا فروشی پیدات کنم دانته.
دانته:آخه گرسنم بود..دیگه شرمنده
ورجیل به دانته حمله کرد..

نرو هیچ کاری نمیکرد..ورجیل. لیدی و تریش رو با ذهنش از حرکت نگه داشت و سراغ دانته رفت و انداختش زمین..و شمشیرش رو پایین اورد.....دانته شمشیرش رو جلوی اون گرفت
دانته:نرو..حوصلت سر رفت بیا کمک باشه؟
نرو:دانته..ادامه نده
ورجیل:این پسره حالش خوب نیست؟
دانته:به تو رفته.
ورجیل:به من؟؟؟؟؟تصویر: /weblog/file/forum/smiles/21.gif
دانته یه لگد به ورجیل زد و شمشیرش رو گرفت. و اونو انخدات..رفت بالای سرش و تفنگش رو به سمت ورجیل گرفت
دانته:دادا....شرمنده ولی مجبورم...
نرو:ننننه
به سمت دانته میره و اون رو میزنه و بعد یاماتو رو بر میداره و دست ورجیل رو میگیره و از باهم از اونجا میرن بیرون


امضای کاربر :
یکشنبه 05 بهمن 1393 - 23:01
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
trish آفلاین



ارسال‌ها : 649
عضویت: 18 /9 /1393
محل زندگی: شهر دانته اینا
سن: 16
تشکرها : 176
تشکر شده : 107
پاسخ : 50 RE (بازگشت ورجیل)قسمت سوم:مرد ناشناس
قسمت یازدهم:نرو بر سره دوراهی

بعد از اینکه نرو ورجیل رو نجات اون رو باخودش از برد و کمی بعد ورجیل ایستاد و گفت:صبر کن.تو کی هستی؟از دوستای دانته بعیده که به من کمک کنن..نقشه ای توی سرت داری؟
نرو:نه پدر..تو ورجیلی. پدر من.من پسرتم.نرو
ورجیل تعجب میکنه:چی؟!پسر من؟تو نرو هستی؟
نرو:درسته
ورجیل:حالا هرکی که باشی.نمی تونی منو گول بزنی..مطمئنم که این یه نقشست...دانته پسرم رو هم با من دشمن میکنه.
نرو:نه..من تو هم..تو پدرمی.مادر از من خواست که همیشه به تو کمک کنم...

سمتی دیگر
دانته:خب...به نظرم که هرچه زود تر نرو و ورجیل رو پیدا کنیم بهتره.نباید بزاریم که زیاد با ورجیل بمونه.
تریش:نه بابا!!خودت تنهایی به این نتیجه رسدی؟
لیدی:بحث نکنین.باید زود تر بریم و پیداشون کنیم.
دانته:ایول..می تونیم جفتشون رو بگیریم و..
لیدی:حالشون رو جا بیاریم و..
تریش:جلوشون رو بگیریم و...
همه باهم:دنیا رو نجات بدیم
دانته:ایول..همینه حالا..
همه باهم:let`s rock

طرفی دیگه
نرو:یعنی تو می خوای که توی دنیا هرج و مرج به وجود بیاری فقط واسه خودت؟
ورجیل:آره.درسته...تو هم اینو می خوای.مگه نه؟
نرو:ولی..
ورجیل:قدرت اسپاردا....این اون چیزیه که ما دنبالشیم.تو هم پسر منی..باید مثله من باشی.مگه نمی خوای خواسته مادرت رو انجام بدی؟
نرو:خب من..
صدای دانته از دور میومد:امید وارم دیر نکرده باشیم.
نرو ساکت میشه.
ورجیل:خب..انتخاب با تو هه..می خوای به پدرت کمک کنی وخواسته مادرت رو عملی کنی یا می خوای به سمته کسی بری که قصد کشتن من و زمانی قصد کشتن تو ور داشت؟
نرو چیزی نمیگه و فکر می کنه....

امضای کاربر :
چهارشنبه 08 بهمن 1393 - 17:48
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
 تشکر شده: 2 کاربر از trish به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: catwoman / lade /
lade آفلاین



ارسال‌ها : 463
عضویت: 4 /9 /1393
محل زندگی: تهران
سن: 13
تشکرها : 71
تشکر شده : 127
پاسخ : 51 RE (بازگشت ورجیل)قسمت سوم:مرد ناشناس
خعلی خوب! این قسمت هم مثل همیشه گل کاشت! امیدوارم داستان منم خوب باشه قسمت بعدیشو هم گذاشتم!

امضای کاربر :
چهارشنبه 15 بهمن 1393 - 15:18
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
 تشکر شده: 1 کاربر از lade به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: trish /
trish آفلاین



ارسال‌ها : 649
عضویت: 18 /9 /1393
محل زندگی: شهر دانته اینا
سن: 16
تشکرها : 176
تشکر شده : 107
پاسخ : 52 RE (بازگشت ورجیل)قسمت سوم:مرد ناشناس
دوستان...من چیزایی از ورجیل شنیدم که الان نمی تونم ادامه اینو بنویسم..گیج شدم...نمی دونم این نلو انجلو چیه؟کیه؟دویل ورجیله؟خیلی قاطی کردمتصویر: /weblog/file/forum/smiles/21.gif

فقط این نیست..کلی چیزه دیگهه هم شنیدم که الان شکل علامت سوالمتصویر: /weblog/file/forum/smiles/21.gif

امضای کاربر :
جمعه 24 بهمن 1393 - 01:26
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
trish آفلاین



ارسال‌ها : 649
عضویت: 18 /9 /1393
محل زندگی: شهر دانته اینا
سن: 16
تشکرها : 176
تشکر شده : 107
پاسخ : 53 RE (بازگشت ورجیل)قسمت سوم:مرد ناشناس
از طرفی..دلم نمی خواد نصفه ولش کنم آخه

امضای کاربر :
جمعه 24 بهمن 1393 - 01:30
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
trish آفلاین



ارسال‌ها : 649
عضویت: 18 /9 /1393
محل زندگی: شهر دانته اینا
سن: 16
تشکرها : 176
تشکر شده : 107
پاسخ : 54 RE (بازگشت ورجیل)قسمت سوم:مرد ناشناس
نه....نه......تصمیمم رو گرفتم.ادامه میدم..نمی تونم نصف و نیمه ولش کنم...بیخیال اصل داستان و این چیزایی که از ورجیل شنیدم..خیلی گیج کننده بود..

امضای کاربر :
جمعه 24 بهمن 1393 - 01:47
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
mbn آفلاین



ارسال‌ها : 767
عضویت: 23 /10 /1393
محل زندگی: TeHrUn kharab shode
سن: 16
شناسه یاهو: خدا بیامرزدش
تشکرها : 100
تشکر شده : 61
پاسخ : 55 RE (بازگشت ورجیل)قسمت سوم:مرد ناشناس
نلو آنجلو همون ورجیله(البته روح ورجیل درون یه بدن فرشته طرد شده به این اسم گیرافتاده) ماشا... به این ورجیل با این داستان سیاهش(من که طرفدار دانتم)
دویل ورجیل روح سیاه ورجیله یا واضحتر همون نفس خودش هست که بیشتر ائغات به ورجیل دستور میده ولی ورجیل با سکوتش نفسشو درون خودش نابود میکنه.

اگه بازم چیزی خواستی من در خدمتم(مهبد طرفدار دانته)

امضای کاربر : ما همه شنگولیم
جمعه 24 بهمن 1393 - 14:12
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
 تشکر شده: 1 کاربر از mbn به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: trish /
trish آفلاین



ارسال‌ها : 649
عضویت: 18 /9 /1393
محل زندگی: شهر دانته اینا
سن: 16
تشکرها : 176
تشکر شده : 107
پاسخ : 56 RE (بازگشت ورجیل)قسمت سوم:مرد ناشناس
آهان.دستت درد نکنه....حالا من این چیزا رو توی استان نمیارم...من دویل 3 و4 رو بازی کردم....دیگه الان اگه این چیزا رو یهویی بیارم توی داستان همه میرن توی هنگ

امضای کاربر :
جمعه 24 بهمن 1393 - 15:01
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
ارسال پاسخ



برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.


پرش به انجمن :


تماس با ما | (بازگشت ورجیل)قسمت سوم:مرد ناشناس - 5 | بازگشت به بالا | پیوند سایتی RSS
آیـــا مــیــدانــیــد